236 از خود گرفت لیکن در این اصل یعنی مهم داشتن شرایط محیط مبالغه روا نداشت. به این طریق "داروین" شاهکار قرن نوزدهم را نوشت بدون اینکه راه تحقیق را بر عالم کنجکاو ببندد یا اینکه خود حقایقی دیگر را که می توان با وسایل علوم طبیعی به آن رسید انکار کند. در آخر کتاب خود اقرار یکی از نویسندگان مشهور را ذکر می کند که تلویحا عقیده و اقرار خود است: "این عقیده که خدا در آغاز تنها چند جانور آفریده است و جانوران دیگر از آنها بوجودآمده اند همان قدر مهم است و گواه بر مشیت مطلقه اوست که اگر هر بار از نو دست به کار آفرینش تازه ای زند گواه قدرت او "و در مورد دیگر می گوید: انتخاب طبیعی مهم ترین علت تغییر انواع است ولو اینکه یگانه موجب هم نباشد." در میان علمائی که از راه تحقیق علمی فرضیه ها و استقراآت "داروین" را با وجود اهمیت و احترامی که نسبت به مقام وی روا می دارند انتقاد کرده اند یکی عالم بزرگ آلمانی "وایسمان" 4۰٧ است که نظریه "داروین" را در باب وراثت مکتسبات فردی قطعی نمیداند و یکی دیگر "دریش" 4۰۸ عالم سابق الذکر آلمانی است که مسأله تکامل نوع 4۰٩ را در قبال تکامل فرد 4١۰ مورد بحث قرار میدهد و آن را قطعی نمی شمارد: 407 Weismann 408 Driesch 409 phylogénie 410 ontogénie
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2