244 شده باشد. طاقت عقل تا به این درجه است که جریان واقعات را آن طور که جلوه می کند تبیین نماید، لیکن آیا این جریان متجلی بر جریان حقیقی مجلی منطبق می شود یا نه، یا اینکه مفهوم و مصداق باهم برابر هستند یا خیر از حدود فهم و استشعار ما خارجست. "سپسنر" با تعمیم اصل ارتقاء که براساس چنین "مادیت" پُر شک و ریبی مؤسس است، جرأت تهیه نظامی فلسفی کرده و ماده و حرکت و نیرو را قادر و فاعل مطلق پنداشته است. این حکیم است که نقطه وقفه و در عین حال مشعشع ترین و عالی ترین مقام را در وضع جهان بینی توحید مادی و طبیعی قرن نوزدهم احراز می کند، لیکن در شرح زیر خواهیم دید که آنچه "سپنسر" در عرف ارتقاء فهمیده و تعریفی که از ارتقاء کرده از بوته امتخان منطق و خرد، بی غش و پاک بیرون نمیآید. نخستین عالم طبیعی که به نقد افکار "سپنسر" پرداخته و ذهن مردم را روشن کرده است "ویسنر" 4۲۰ آلمانی است که با کمال جد و با مقدمات و اشتهاری که در علوم طبیعی داشته است افکار این حکیم را که خود شخصا در علوم طبیعی به عنوان محقق وارده نبوده و فقط به التقاط افکار دیگران اکتفا و آنچه در خور نظام خود بوده انتخاب کرده است به محک انتقاد زده است. ما نیز در این مورد به رهنمائی این محقق طبیعی دان در بحث تکامل و ارتقاء بهزعم "سپنسر" وارد می شویم: الف – تراکم و تماس 420 von Wiesner
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2