34 اشتباه عمومی اوّل آنست که اهداف تعلیم و تربیت را در قالب محدود این مکاتب ّو نظری ات خالصه کنیم. این مکاتب و نظری ات مفید هستند امّا هیچ ّیک به تنهائی قادر نیستند به نحوی جامع الشمول اهداف تربیتی را مشخ ص کنند. اگر چنین شود چنانچه تجربیات تاریخی نشان داده اند مورث زیاده روی ال های اجتماعی و تربیتی میگردد. مث اجتماعیون تأکید شدید براجتماع می کنند و استقالل فرد را در نظر نمی گیرند. اهل ّاقتصاد به جنبه های درونی و معنوی توج ه نکرده در نتیجه آن جنبه از استعدادات فردی ّمورد پرورش قرار نمی گیرند. از طرف دیگر طرفداران پرورش انفرادی به روابط ضروریه ّاجتماعی کمتر توج ّه داشته اند و در نتیجه فرد را آنچنان که باید و شاید با مظاهر تمدن به عنوان یک پدیدۀ جمعی آشنا نساخته اند. از طرف دیگر طرفداران مذهب عقل (راسیونالیسم) 25 به خاطر تأکید یک بُعدی بر فکر و سرعت انتقال در جریان تربیتی ّاز پرورش احساس و عاطفه و وجدان بازمانده اند. حت ی اگر تربیت اخالقی به تنهائی ۀ الطرافی که آیند مورد نظر قرار گیرد آن انسان جامع ا تربیت معطوف به آن است به وجود نخواهد آمد چرا که تأکید برتربیت اخالقی بدون تربیت قوای جسمانی و عقالنی نیز انسان را به سوی عزلت سوق می دهد و از واقعیت عالم دور میدارد. ّ اشتباه عمومی دو م آنست که نظام ارزش خود را بردیگران تحمیل کرده و آنچه را که در تربیت یک فرد نتیجه داده بر کل انطباق دهد. نتیجۀ این اشتباه عمومی آن بوده که آموزش و پرورش از شیوۀ علمی خود خارج شده و دستخوش اغراض و تعمدهای سیاسی قرار گرفته است. 25 rationalism
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2