اصول تعلیم و تربیت

48 کنند. اسم این گونه تأثیر و نفوذها و نتایج تبعی آن ها را تحت عنوان تربیت عمدی در آوردهاند. پرورش از لحاظ تابع 45 حیات اجتماعی و اشکال بر آن – «کریک» میگوید که انسان تا وقتی که زنده است استعداد تکامل دارد و بنا بر ّاین محتاج تربیت است. سیر تکاملی عبارت از فعل و انفعالیست پرورشی و مستمر. در هر حین همه همه را تربیت می کنند. بنا بر این هر نفوذ و هر تحوّل کاریست تربیتی. مثال وقتی که شما با یکی از دوستان صحبت می کنید تربیت می کنید و تربیت می شوید. وقتی که میروید دو سیر پنیر بخرید تربیت می کنید و تربیت می شوید و قِس علی هذا. هدف پرورش نیز بنا به نظر «کریک » اساسا در تشکی ل طبیعی و اجتماعی انسان و در تن و روان و خُلق و خوی و عمل او موجود است. از این لحاظ توجّه به هدف (عمدی) را در آموزش و پرورش الزم نمی داند. هدف را در زندگی اجتماعی خود به خود موجود می داند. خالصه اینکه ِمی گوید: انسان مِن غیر عمد و اِشعار تربیت میشود و تربیت مبتنی بر طرحی نسیت که کسی از آغاز ریخته باشد. اشکالی که ّبه این نظری ه کرده اند اینست که هر تشکّل نفسانی و اجتماعی را نمی توان تربیت خواند. تربیت دو وجه و دو رو دارد: تربیت بد و تربیت خوب. چنانکه زبانزد مردم است ممکنست کسی بد 46 تربیت شده باشد، بداخالق و بدعادت بار آمده باشد لیکن وقتی که مُطلقا از تربیت صحبت می کنیم و می گوئیم تربیت، خوب چیزیست، به یقین مقصود ما از تربیت، به قید خوبی آنست و چون تربیت پسندیده و مطلوب منوط به عمد و استشعار است تردیدی باقی نمی ماند که منظور از تربیت تأثیر نوع سوّم است و بس. همین که به «کریک » مربّی مذکور و رفقای وی فشار می آوریم و هدفی از ایشان می خواهیم می گویند وظیفۀ زندگی اجتماعیست که بچّۀ انسان را خود به خود همچون حلقه ای در سلسلۀ زندگی اجتماعی و فرهنگی میپیوندد. از ا ین جهت نیز هست که بچّۀ اولیاء نصرانی نصرانی و بچّۀ مسلمان مسلمان می شود، هم از این لحاظ بود که در قرون گذشته حرف و صنایع ارثی بود. لیکن در این باب نیز باید گفت که وظیفۀ تربیت بیش تر از ِاین است که انسان را در زندگی اجتماعی وارد کند، زیرا هر شاگرد کلّهپز و 45 fonction 46 عجالتا یعنی برخالف مطلوب «ما».

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2