50 اجتماعی به عقیدۀ وی در آغاز در انسان موجود نیست. کار تربیت این است که هستی اجتماعی را در انسان «هست کند» و بر وجود خودپرست عاری از اجتماع او l'être égoïste et asocial بیفزاید. l'éducation crée dans l'homme un être nouveau. ِّ لیکن واقع امر چنین نیست یعنی اگر حس تفرّد را ذاتی انسان بدانیم حس اجتماعی را نیز باید از امور ذاتیۀ آدمی فرض کنیم چنانکه ازین پس مکشوف خواهد شد. «دورکهایم » هدف مطلقی برای تربیت به دست نمیدهد و آن را معلّق به زمان و مکان و کشور معیّن می داند یعنی درجۀ تکامل و تشکّل اجتماعی هر زمان در نظر وی هدف تربیت همان زمان و همان کشور است. متافیزیک «ا گوست کنت» 4۸ – گو اینکه «اگوست کنت» حکیم فرانسوی در شمار علمای آموزش و پرورش نیست لیکن چون از لحاظ نظر محرّک و نمایندۀ بسیاری از ایشان می باشد در اینجا به اختصار به ذکر عقائد وی که می توان نتیجۀ پرورشی از آن گرفت می پردازیم. «کنت » در «فلسفۀ مثبت» خود تاریخ تمدّن را به سه مرحله یا عصر تقسیم میکند: اول - عصر مذاهب دوم - عصر انتقاد (یا متافیزیک) سوم - عصر اثبات که خود را نیز پیمبر و پیشرو این عصر میخواند و اغتشاشات عقلی و فکری anarchie intellectuelle را که بشر با آن روبرو است نتیجۀ عصر انتقاد می داند زیرا وحدت فکر و احساس که در عصر مذاهب موجود بوده است و در عصر اثبات نیز به عقیدۀ او برقرار خواهد شد در عصر انتقاد موجود نیست. وظیفۀ انتقاد و عمل عقل را در این می داند که توجّه انسان را به قوانین اخالقی معطوف کند و اهمّیّت اخالق را برتر از مادّه و عوارض آن بگذارد. چون اخالق و روحیۀ مطلوب نیز در اجتماع آینده وابسته به نوع پرستی خالص خواهد بود پس نوع پرستی به عقیدۀ وی یگانه اساس تکامل اجتماعیست. ازین پس باید نوع پرستی جای خداپرستی بگیرد تا اینکه وحدتی 48 Auguste Comte )١٧٩۸ -١۸۵٧(
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2