اصول تعلیم و تربیت

57 …science de prévoir les progrés de l'espéce humaine, de les diriger, de les accélérer… هربارت حکیم و مربّی بزرگ آلمانی – برای اینکه از نظر یکی دو نفر از دانشمندان بزرگ که خود دست در کار تعلیم و تربیت بوده و صرفا پیشنهادهای خود را از نظامهای فکری خالص استنتاج نکرده و در پی فرضیّات بی اساس نرفته اند آ گاه شویم به پرورش عملی «هربارت» 6٣ آلمانی و پستالوتسی سویسی ( ١٧۴۶-١۸۲٧ ّ) که از سرآمدان فن اند اشاره می کنیم. «هربارت» اوّل کسی است که عالماًو عامدا از روانشناسی در فن آموزش و ّپرورش ا ستفاده کرده آموزگار را به تجربۀ مستمر دربارۀ شاگرد دعوت و هدایت می کند، هدف پرورشی را از علم االخالق می گیرد و آن را عبارت از فعلیّت منش و خوی پسندیده و سجایای اخالقی و مَلِکات فاضله می داند و اصول ملکات پسندیده را در فطرت انسان بالقوّه موجود فرض می کند که عبارتند از میل به آزادی درونی، میل به کمال، میل به خیر، میل به عدالت، میل به انصاف. «هربارت » می گوید که هر کس را که این پنج امر فطری رهنمای منش و خوی باشد تربیت یافته به شمار می آریم. این دانشمند در دو کتاب بزرگ خود یکی بنام «کلیّات آموزش و پرورش» و دیگری «فصول تدریس خود در تعلیم و تربیت» در دانشگاه که هنوز از لحاظ اعتبار و عمق فکر پس از یکصد و پنج اه و سه سال شخص محقّق را حیران می کند هدف آموزش و پرورش خود را به وسیلۀ سه تأسیس مهم در آموزشگاه تحقّق داده است: .١ تأسیس اجتماعی و حقوقی که در نتیجۀ تجمّع اطفال در آموزشگاه به وجود ّمی آید. درین سازمان باید آنچه را که مطلوب پنج رکن جبل ی انسان است ملحوظ داشت. .۲ تأسیس اداری آموزشگاه که در آن اطفال از هر طبقه و از هر صنف متساویا ً تحت تأثیر آموزش و پرورش و نفوذ متقابل یکدیگر قرار می گیرند تا اینکه برای زندگی اجتماعی و رعایت حال یکدیگر سودمند واقع شوند. .٣ تأسیس تمدّنی آموزشگاه که به وسیلۀ آن پرورش عمومی معمول می گردد و مقدّمات آموخته میشود. 63 Johann Friedrich Herbart )177۶-18۴1(

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2