اصول تعلیم و تربیت

82 باید به تحقیق در صدق این ادّعا که هر اصلی تحت شرایط معیّنی ممکنست هم صحیح به کار بسته شود و هم غلط پرداخته، ببینیم که در عالم تجربه این ادّعای روائی و ناروائی (هر دو) که تعبیر دیگری برای وجود تنازع بین المطلوبین می باشد صادقست یا خیر؟ دیدیم که در ضمن استفاده از هر اصل ممکنست وضعی پیش آید که آن اصل دیگر روا نباشد و ذکر نکات مذکوره نیز هر سه اشاره به این امکان بود. پس در توضیحاتی که ذیال می دهیم از لحاظی دیگر دوباره به ثبوت می رسد که در اجرای هیچ اصل دعوی عمومیّت روا نیست. این گونه فکر سوابقی دارد که هر گاه به مکاتب فلسفی گذشته رجوع کنیم به مکتب «پورهون» ١١١ یونانی می توان رسید که در بعض موارد برای صدق قضیه ای واحد در صورت ایجاب و سلب هر دو، دالئل نقضی ١١۲ می آورده و در ضمن منظور وی این بوده است که حکم قطعی در باب امور خارج از حاالت شخصی نمی توان کرد: به عنوان مثال می گفته که مزۀ عسل در حین سالمت و صحّت بدن شیرین است و در حین مرض یرقان تلخ. بدین ترتیب عسل از لحاظ انسان هم شیرین است و هم تلخ، پس مزۀ واقعی آن چگونه است؟ خوشبختانه در آموزش و پرورش عسل، فی نفسه یا امثال آن مورد توجّه و عالقه ِنیست. منظور ما همین است که شیء معیّنی در مورد معیّنی این ّطور است و در مورد ّدیگر طور دیگر. متفن نین در تعلیم و تربیت گفته اند که یکی از فضایل معلّم بی طرفی وی است بدین معنی که اوضاع شخصی وی در قضاوت وی نباید مؤثّر باشد، لیکن هر گاه هدف مسلّمی در پیش نباشد و در قبال رفتار پرورشی معلّم نیز محیط و شرط واحدی متصّور نگردد، مقیاسی جز نظر معلّم واقعا باقی نمیماند و الّا هر گاه فضایلی نیز برای وی برشمردهاند که مثال نسبت به موجودی که در حال رشد و نماست بیطرف باشد و یا سوق به سوی تعالی را محترم دارد یا اینکه هر گونه تحمیلی را براین موجود فرو گذارد بدین مطلوب بوده است که آموزگار خود دچار نظریۀ اعتباری و شخصی ١١٣ نشود و بر قضاوتی که مستند به شرایط و منظور پرورشی نیست چیره گردد. پس از این مقدّمۀ مختصر در بیان و طرح اشکال، به بحث تجربی ذیل می پردازیم. 111 of Elis Pyrrhon ۲٧۲-٣۶۰( قبل از میالد) 112 isosthenie 113 subjectif و relatif

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2