85 عنوان را نیز به آخر نرسانند و دست از کار بکشند. پُر آشکار است که درین موا رد راهی نیستر ِجز اینکه قواعد نامه نگاری و انشاء عبارات معموله را به آنان یاد دهند زیرا که از پیش خود در زمانی کوتاه به این تعبیرات و اصطالحات نخواهند رسید. مقصود آنست که در فقدان هدایت و رهبری، توجّه به موضوعاتی که نتیجۀ آن سریع الحصول نیست طفل را دچار تسامح می کند چنانکه رغبت به کار را از دست می دهد و امکان احاطۀ نظری که وجود آن در هر سنّی به فراخور حال الزم است مهم و از وی سلب می گردد و گذشته از این عادت مشئوم که همیشه کار را نیم تمام بگذارد در او متمکّن میشود. مطلوب چهارم – مطلوب اصل سندیّت و اعتبار اینکه اساسا به امیال و رغائب اطفال ال توجّهی نشود و برعکس منظور تربیتی و تعلیمی پرورشکار (برنامه) کام اجراء گردد. پُر واضحست که هر گاه میل طفل منطبق بر منظور پرورشکار بشود و در همان مسیر جریان یابد یا اینکه چنان رغبتی در کار باشد که دیگر احتیاجی به ایجاد عادت نماند، درین صورت اجرای این اصل نیز منتفی گردد زیرا که دیگر «نیست انگاشتن» تمایالت پسندیدۀ طفل از طرف پرورشکار معقول نیست و گذشته ازین هر گاه پرورشکاری پیدا شود که محض اجرای اصل سلطه و اقتدار که تعبیر دیگری برای سندیّت و اعتبار است هدف اصلی را که تربیت طفل باشد فراموش کند یقین خود و منظور آموزش و پرورش را نفی نموده و این چنین «آموزگار» اسمی است بیمُسمی! مطلوب پنجم – همچنین توجّه به اصل تفرّد و تشخّص زمانی نارواست که شاگردان هر کدام در کردار خود سر خویش گیرند و به دلخواه خود رفتار کنند و رغبتی جدا از رغبت دیگران نشان دهند و هیچ یک حاضر نباشد رغبت خود را دون رغبت دیگری گذارد، یعنی از تمایالت خود عدول کند و امور مربوط به خود را بر مطلوب دیگران مقدّم شمارد. هر معلّمی می داند که در چنین موارد توجّه بر غائب فرد فرد جز اتالف وقت نتیجه ای ندارد و هیچ نظری و هیچ مقامی نیز چنین عملی را تجویز نخواهد نمود. پس طریقی دیگر باقی نمی ماند جز اینکه بدون استثناء صالح عموم ملحوظ گردد و آراء و تصمیمات عقل به مورد اجراء گذاشته شود و این نیز خود اجرای اصل اجتماعست. مطلوب ششم – مطلوب اصل اجتماعی نیز اینکه همه نظر و میل خود را دون خیر و صالح همه بدانند حتّی قوای خود را در خدمت جمع گذارند، از تشفّی امیال شخصی صرف نظر کنند تا اینکه کوشش هر کس در خدمت جمع مبذول شده باشد. اینجا هم
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2