87 اعتباری عاری باشد نمی توان اظهار نمود. ازین لحاظ این مبحث درخور توجّهی بسزاست. اصطالح تناقض که هر پرورشکار دقیقی در عالم عمل به مصداق آن پی برده است چنانکه اشاره شد درین اواخر در تحقیقات آموزشی و پرورشی نیز قدر علمی یافته است. لیکن پیش از اینکه اصطالح تناقض را به کار بریم باید مفهوم فلسفی آن بر ما روشن شده باشد. متأسّفانه دانشمندانی که تا به حال این اصطالح را در آموزش و پرورش به کار برده ازین تحقیق مهم استنکاف ورزیده اند و فقط در فرهنگ های پرورشی این بیست سال اخیر مفهوم «دیالکتیک » را از لحاظ این فن توضیح کرده کمابیش در مورد اشکاالت حاضر نیز به جای کلمۀ تناقض استعمال کردهاند. لیکن بحث اساسی را در باب «تناقضات» فلسفی «کانت» در کتاب «نقد خرد پاک » در فصل «دیالکتیک» به یاد گذاشته و الحق تحقیقی عظیم کرده است و چون معموال تناقضی را که او دیده اصل و تناقضی را که دیگدان آوردهاند بدل و شبه تناقض نامیده اند ازین لحاظ باید دید که تناقض حقیقی یا واقعی یعنی چه؟ تناقضات «کانت» زمانی عقل را دست می دهد که انسان در باب مسائل جهانی منظّما و با کمال دقّت تا جائی که نیروی تحقیق می الخره به رسد اندیشه کند تا با موجودی یا وضعی مطلق و بالشرط برسد. در چنین موقفی انسان متوجّه می شود که از یک مفهوم شرایط مختلفه و نتایج متضادّه استخراج میتوان کرد . مفهومی که کانت را به تصوّر تناقض رساند «جهان» بود که در غوررسی در آن چهار حکم راجع به آن استخراج کرد و در برابر آن ها نیز چهار حکم متناقض دید (که ما دو حکم و نقیض آن دو را در زیر می آوریم). چنین تصوّرات و خالف آن ها را هر گاه مورد تصدیق خرد واقع شود «کانت » تناقض میخواند. «کانت » در بحث خود چهار تناقض تشخیص داده و این تشخیص نیز امری نیست که بنا بر دلخواه انجام گرفته باشد. تناقضات مورد بحث عبارت از قضایای متخالفی هستند که نه قابل رفعند و نه قابل جمع و درعین حال انسان چنانکه «کانت» می گوید مفطور بر تصدیق آن هاست و این از غریب ترین پدیده های خِرد انسانی است که نمی توان به طریق جزمی یکی از آن ها را قبول کرد زیرا که هم اصل، واضحست و صادق و هم نقیض آن روشنست و صادق و هیچ گونه استدالل نمی تواند یکی یا دیگری را نفی کند مثالً:
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2