93 وجود سیالن و بی قراری باز تعیین مصرّحات و دقایقی چند راجع به هر فردی از افراد در قبال آن ممکن تواند بود (رجوع شود به فصل سوّم و چهارم از همین کتاب). فکر تعلیقی یا طریق حل تناقض تربیتی – ّ اشاره نمودیم که راه حل تناقض تربیتی از طریقی که «کانت » برای حل تناقضات معرفتی یافته است جداست و درین مورد از روش فکر تعلیقی یا تابعی ١٣٧ استمداد می جوئیم. مفهوم تابع (فونکسیون) عبارت از فعل و انفعال عضوی بدان گونه که در علم وظایف االعضاء مراد می شود نیست چنانکه می گویند معده فونکسیون (وظیفۀ) خود را انجام نمی دهد. همچنین منظور از تابع، آن معنی نیست که بعضی از مکاتب فلسفی مانند (مکتب ماربورگ) می فهمند و مفهوم جوهر را به مفهوم تعلیفی تبدیل می کنند. ولیکن اساس واقعی مفهومی که ما اتّخاذ کرده ایم در همین مکتب است. گرچه بحث حاضر بحث فلسفی نیست لیکن برای هدایت فکر دانشجویان تذکّر به اینکه امروز دیگر دنیای خارج از ما برای اندیشۀ علمی جامد و متحجّر نیست و ّهمچنین برای اینکه مفاهیم گذشته را که بیش تر نمایندۀ امور الیتغی ر بود رها کنیم یا اینکه آن ها را نیز به عنوان ایستگاههای علیالبدل تلقّی کنیم این توضیح به نظر الزم میآمید. نخستین کسی که خواست مفاهیم انسانی را از حالت تحجّر بیرون بیا ورد و منطبق بر تغییرات جهان نماید و گفت همچنان که مصادیق در عالم خارج از انسان متغیّر است مفاهیم نیز به همان نسبت سیالن دارد (یا باید داشته باشد استشعاراً) نیتس الیب « » ١٣۸ ّ حکیم آلمانی بود که در نظری ات ریاضی خود تصوّر «نسبت» و «تناسب» ١٣٩ را وارد ساخت و به این وسیله در ضمن تصوّر «تناسب» مقدّمات تصوّر «تابعیّت» را فراهم آورد. پس از وی «کانت » است که آشکارا برای اینکه ثنویب و دوئی را میان «مشهود» ١4۰ و «مفهوم» ١4١ از میان بردارد- یعنی ارتباطی از لحاظ روش معرفت در میان برقرار سازد - قضیّه و حکم را عبارت از تابع (فونکسیون ) دانست. و از آنوقت 137 nelle la pensée fonction رجوع شود به مقالۀ مفید تحت عنوان تابع (فونکسیون) نگارش دکتر «آلبویه» استاد دانشگاه در روزنامۀ سازمان شمارۀ ١١ سال .۴ 138 Leibniz Gottfried Wilhelm ١٧١۶-١۶۴۶( ) حکیم و عالم ریاضی آلمانی. 139 relatio که از اعتباری و نسبی یعنی relative به کلّی جدا و متمایز است. 140 Anschauung 141 Begriff
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2