اصول تعلیم و تربیت

96 سوّم اینکه بدین وسیله باز امکان ربط میان نظر و عمل تأیید می ّشود. یعنی با وجود شرایط متغیّر، نظری ه در هرحال ثابت میماند. * بازگشت به موضوع – آموزش و پرورش را عبارت از تحویل اعتبارات رایج (سرمایۀ فرهنگی و تمدّنی) از نسلی به نسلی دیگر دانسته اند. هر گاه بر سبیل امتحان بخواهیم «فرمول» تابع و متغیّر را در تعبیر و تعریف مذکور به کار بریم و بدانیم ازین سه عامل که: یکی تحویل است و دیگری اعتبارات رائجه (سرمایۀ فرهنگی و تمدّنی) است و سوّمی نسل دیگر یا نسل آینده، کدام یک متغیّر تابع است به طور خالصه کدام یک تابع (y ) است، بدون لزوم توضیح متوجّه می شویم که عمل تحویل و آنچه مربوط به آن تابع می باشد در حالی ِکه اعتبارات رائجه و طفل هر دو متغیّرند. هر گاه این دو دستخوش تغییر باشند، چنانکه هستند، پس باید اصول و طرق عمل نیز توابعی از آن ها باشند و تغییر کنند. هر تغییری که در طفل مشاهده شود تغییر یک اصل و ات خاذ اصلی دیگر را به عنوان مأخذ و مصدر عمل ایجاب می کند و این از جمله نکات مهمّی است که نباید از آن غفلت کرد. ازین لحاظ می توان قانون حل تناقضات تربیتی را بدین گونه طرح و بیان کرد: اصل تابع وضع حاضر است در ضمن اصطالح «وضع حاضر» طفل و شرایط وی را تنها مراد نمی کنیم بلکه شروط طبیعی و تمدّنی و اجتماعی را نیز در آن وارد می دانیم. ازین قانون اساسی آموزش و پرورش نیز باید دریافت که در هیچ اصلی دعوی تعمیم نمی تواند کرد بلکه هر اصلی موقوف به زمانی است و هنگامی رواست که شرایطی آن را ایجاب کند. ادراک شرایط نیز مبتنی بر تبحّر و نظر صائب پرورشکار است. ارتباط کامل میان نظر و عمل به وسیلۀ قوّۀ تشخیص عامل- یعنی مربّی - امکان پذیر است.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2