31 ها، هدایتودیگران زندگی،کتاب ی با ابراهیمگلستان، درباره شود، شود، چه فضایی دارد درست می نيست چه مطلبی دارد درست می قيمتی نباشد. های ارزان کند که اشاره چيزهاییمی اشاره به چه ی «لنگ» راکه نوشتم، آبادان بودم. طور بوده. من قصه هميشه هم همين احمد. سيمين هم تازه از نويسکردمکه يکی را فرستادم برای آل دو تا پاک فرنگ برگشته بود. خب، مطلقاً نفهميدند که اين چیست. سيمينکه رفته نويسی خوانده بود، نفهميده بود آمريکا، پيش والاس استينگر درس قصه بود. تنها عيبیکهگرفته بود، اینکه توی آن قصه لغت «آسيمه؟» بهکار رفته است. اصلاً پرتِ پرتِ پرت! [اینکه] مطلب چیست، اصلاً برايش مهم خواستم بگويم هدايتکه خوانده بود، از اولش نبود. ها! ها! اين را می ههکه اين چیست! اما کردن و هه کردن و شوخی شروعکرده بود به مسخره هاکم شده بود، بعد ی اين شوخی طورکه قصه پيش رفته بود، عده همين ی آخر دو صفحه اصلاً بدون شوخی بود. ايراد نگرفته بود. صفحه يکی اش را اِلوژکرده بود. اینکه که قصه در بالای صفحه تمام شده بود، بقيه چی جوری است و اين جزو آن روال نيست. هيچ روالکار در ايران چه ديگر، خوانده بود. تعريفکرده بود. نظير اين آدمکم بود ديگر. خود اين کرد. نکرد. تنهاکسیکه آدم در مسائل زندگی خودش اين راه را دنبال نمی برسر، پرويز داريوش تواند سر درآورد و بفهمد، خاک ديدمکه می من می ها نبود ديگر. از همه گويم. کسی قبل از این بودکه او هم مُرد. واقعاً می تر، خود طبری بود. اصلاً چطور ممکن است در اين مملکتطبری احمق عنوان انتلکتوئلگوشزد بشود. حالا اعضای حزب ممکن است بگويند به سال نبود؛ چندسال نبود در ايران؟ ۲۵ ذره... . اين آدم چه! ولی يک به! چه به ی خيلی مهمی استکه اش نوشتهکه اين مسئله وقت چه نوشته؟ همه آن شود؟ مجال بحثدرشنيست.کِی مجال بحثمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2