۱۰6 خواب فرهاد در بیداری ِ ِترانه ِهایِفارسی تا اینجا به اجمال به تعدادی از ترانه های غیرفارسیای پرداختم که فرهاد در طول فعالیت هنری اش بازخوانی کرده بود، با این تصور که فرهاد عمند القه بوده ، به سیاق تمام اجراهایش، برای آن اجرای خیابانی هم چند ترانهی غیرفارسی بخواند. اما بازخوانی های فرهاد از موسیقی های ملل دیگر به این تعداد محدود نمی شود و بیش از پنجاه ترانه با صدای او موجود است. چهل ترانه ی غیرفارسی در مجموعهی ۱۵۹ گنجانده شده و در آلبوم استودیویی خواب در بیداری هم هفت ترانه (نیمی از آلبوم) غیرفارسی هستند. اما بدیهی است که بخش اصلی کارنامهی فرهاد ترانههای فارسی اوست، آثاری که از میان آنها باید تعدادی را برای این اجرای خیابانی انتخاب میکرد. وقتی فرهاد تصمیم گرفت مقابل هتل استق الل و پشت وانتش برای مردمیکه بلیت خریده بودند برنامه اجراکند، همسر و دوستانش تالشکردند با وعده ی مجوز اجرایی دیگر او را منصرفکنند. این خبر آخرین روزکاری اسفند اعالم شده بود و با توجه به نبود اینترنت و امکانات ارتباطی امروزی اطالع ًدادن به خریداران بلیت عم غیر ال ممکن بود. بنابراین، بهترینکار اعالم لغو کنسرت و پس دادن پول بلیتها در همان روز اجرا بود. ولی فرهاد دوست داشت همان جا و همان روز و همان ِساعت برای کسانی که می آمدند و با در بستهی سالن کنسرت مواجه میشدند در خیابان بخواند.کدام ترانه ها برای این اجرای تاریخی مناسب بود؟ فرهاد از پیشروی بیماریاش باخبر بود و می دانستکه امکان دارد حتی در فاصله ی یک ماه اوضاع وخیم شود. این آخرین روزهاست. آخرین روزهایی که معلوم نیست بهواسطهی تصمیم کدام مدیر، وزیر، وکیل و ... دارد از دست می رود. باید از میان ترانه های فارسی اش تعدادی را برای اجرا انتخاب می کرد. در این لحظات فرهاد با چه چشم اندازی ترانه هایش را مرور کرد و کدامها را برای این آخرین اجرای حقیقی خود برگزید؟
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2