۱۱۰ خواب فرهاد در بیداری لوریس چکناواریان و فرهاد فخرالدینی در این زمینه کارهایی کرده بودند، اما موسیقی قیصر شنیده شد. موفقیت قیصر نهتنها جا را برای فعالیت کیمیایی باز کرد، بلکه به منفردزاده ی جوان ولی باتجربه هم این امکان را داد که بهتر و بیشتر از توانایی هایش استفاده کند. به همین دلیل، در رض ا موتوری ، فیلم بعدی کیمیایی، او ی ک گام جلوتر رفت و سعی کرد ساختن ترانهی متن اختصاصی (اورجینال سانگ) را هم در سینمای ایران امتحان کند. رویکرد منفردزاده در ساختن ترانهی اصلی برای فیلم مشابه دیدگاهکالسیک هالیوودی بود ، به این ترتیب که از ت م اصلی فیلم برای ترانه استفاده میکرد. شهیار قنبری نوزدهساله هم، که تا پیش از این چند ترانه نوشته بود، جسارت پیدا کرد از ساختار عروضی عرف ال عبور کند و ترانهای کام بدون وزن بنویسد: « با صدای بیصدا / مثل یهکوه بلند / مثل یه خوابکوتاه / یه مرد بود، یه مرد...» منفردزاده می گوید صدای فرهاد را در استادیوم در فاصله ی بین دو نیمهی بازی فوتبال شنیده است؛ یعنی فرهاد بین دو نیمه برنامه اجرا کرده بود! این اظهار نظر چندان صحیح به نظر نمی رسد؛ فرهاد در طیفی از هنرمندان بیت بنده ا بود که از همان آغاز کار در نیمه ی اول دههی ۱۳۴۰ هم هر ترانهای را بازخوانی نمی کرد. حساسیت های خاص خودش را داشتکه بعدها شدت بیشتری پیدا کردند. با توجه به تعداد ترانه های فارسیای که از او باقی مانده، به سادگی می توان حدس زد که تا چه اندازه حساس بود ه است . چنین شخصیتی، آن هم در دورانی که هنوز ترانهی مستق ل فارسی نخوانده، چطور می تواند برود و برای مخاطب فوتبال ترانه بخواند؟ مضاف بر اینکه حداقل نگارنده ی این متن در جستو جوهایش سندی مبنی بر اینکه بیت بندها در دهه ی ۱۳۴۰ بین دو نیمه ی فوتبال برنامه اجرا می کردند به دست نیاورد. به نظر میرس د منفردزاده در یکی از آن فستیوالهای مشهور مجلهی اطالعات جوانان که با همکاری شهرداری و سازمان تربیتبدنی برگزار شده بود شرکت کرده و در بازسازی خاطره دچار اشتباه سهوی ال شده است. احتما منفردزاده
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2