۱۱۴ خواب فرهاد در بیداری انتخاب کرد تا بتواند غیر مستقیم دربارهی آن جمعهی تاریک حرف بزند. خودش در چندین مصاحبه گفته که اول به سراغ احمدرضا احمدی، رفیق دوران نوجوانیاش، رفت. احمدی به او شهیار قنبری را پیشنهاد داد که قبال هم با او کار کرده بود. درنهایت، شهیار ترانه را نوشت و فرهاد خواند. این ترانه ۱6 اسفند ۱۳۴۹ ضبط شد ، 104 یعنی کمتر از یک ماه پس از ماجرای سیاهکل. منفردزاده ترانه را آمادهی انتشار کرد. فرهاد، به گفتهی خودش، از منش أ اصلی شکل گیری این محتوا خبر نداشت، یعنی نمی دانست «جمعه» دربارهی ماجرای سیاهکل است: «...اگر ًمی دانستم دقیقا در مورد چه واقعهای است ، مطمئن نیستم عکس العملم چه بود». 105 حتی شهیار قنبری هم ارتباط ترانه به سیاهکل را رد میکند: « اعتقادی به نوشتن شعر برای یک مناسبت خاص ندارم. جمعه را هم برای سیاهکل ننوشتم. ترانه گزارش یک جوان است از پیرامونش، از زندگی شهری، از فضای سنگینیکه حس می کند. جمعه گزارش یک زندگی است.» 106 منفردزاده بعد از اینکه با صدای فرهاد این ترانه را آماده کرد ، با گوگوش هم به استودیو رفت و این ترانه را در حالوهوایی متفاوت و با صدایگوگوش ضبطکرد. توفیق این ترانه آن قدر برای منفردزاده مهم بود که به نفر سومی هم فکر میکرد: آغاسی! محتوای این ترانه هیچ نسبت ی با خاستگاه موسیقایی آغاسی و بستری که در آن شهرت پیدا کرده بود نداشت. آغاسی یک خوانندهی بسیار مشهور به اصطالح الله زاری بود. امروز به عنوان هنرمندی توانا از او یاد میشود، ولی در میان آنان که ترانهی نوین را شکل دادند، یعنی نزد قنبری ها و فرهادها و منفردزاده ها، آغاسی خوانندهی مقبولی نبود. برای منفردزاده بسیار مهم بود که این ترانه شنیده شود ، درنتیجه، 104 . حسین عصاران ( )۱۳۹6 واروژان . تهران: نشر رشدیه، ص .۱۰۱ 105 . «اسراری که فرهاد به سیاوش اوستا [حسن عباسی] گفت» ، کانال یوتوب نوین زرتشتیان جهان ۳۱ ، شهریور ۱۳۹6 . اصل مصاحبه متعلق به رادیو آو ا ی فرانسه است و در سال ۱۳۷۴ با حسن عباسی (همان سیاوش اوستا) انجام شده. 106 . فرهاد و دوستان ، ص .۵6
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2