خواب فرهاد دربیداری

بخش سوم: خواب ۱۴۵ ِ ِشانزده ِ: ِتو ِرا ِدوست ِدارم انقالب و بعد از آن جنگ و تثبیت تفکری که به موسیقی روی خوش نشان نمیداد! فرهاد در دههی ۱۳6۰ در حال زندگی با این حقیقت تلخ بود. ولی آرام و تدریجی کار میکرد . در سال الب که اوج دوران کاری اش بود های پیش از انق هم سالی بیش از یکی دو ترانه نمیخواند، اما حاال وضعیت تغییر کرده بود و ناگزیر این ریتم کند تر شده بود. البته که موسیقی در خلوت خودش همیشه جریان داشت. او در سال ۱۳۷۲ باالخره توانست پس از سال ها اثری منتشر کند : خواب در بیداری ، آلبومی که رونمایی از فرهاد جدید بود. ترانه ی آغاز براساس شعر «کهنبومِوبر» مهدی اخوانثالث بود که اینجا با عنوان «تو را دوست دارم» خوانده شد، شعری در ستایش وطن. وطن، مفهومی که فرهاد دوستش داشت، و با همهی نامالیمت ها هرچه زمان می گذشت بیش از گذشته به آن ال ع قهمند می شد. وطنیکه بخشی جدانشدنی از وجودش بود. آغاز خواب در بیداری فرهاد مانیفست هنری او هم بود: «ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم / تو را ایکهنبوم وبر دوست دارم». بله، این بیت توصیفکامل مردی بود که حتی همکارانش دلیل کم ْکاری او را درک نمی کردند. موضوع خیلی ساده بود: کار بیشتر، درآمد بیشتر، آن هم برای خواننده ای که محبوب آهنگسازان و ترانه سرایان بود. اما درست یا غلط فرهاد چنین بود، ز پوچ جهان چیزی دوست نداشت ، ولی حکایت «وطن» برای او متفاوت بود. ملودی شیرین سادهای که به ناچار و به دلیل نبودن امکانات و نبودن رفقا خیلی ساده و تنها با یک پیانو ساخته و نواخته شد. و فرهاد با هوشمندی بیش از آنکه به وجه اسطورهای این شعر زیبا بپردازد، بُعد تغزلی آن را مدنظر قرار داده بود. ای ن شعر برگرفته از آخرین مجموعهشعر اخوانثالث بود که ،۱۳6۸ یک سال پیش از مرگ شاعر، چاپ شده بود. فرهاد از پنج مصرع این شعر استفاده کرد و خودش سه مصرع سرود تا فرم ترانه برای ملودی مطلوبش درست از آب دربیاید. این پنج مصرع از شعر اخوان ثالث بود: «ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم / تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم / تو را ای کهن پیر جاوید برنا / تو را دوست دارم،

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2