خواب فرهاد دربیداری

مقدمه ۱۳ آ مریکای معاصر می پردازد. بااینهمه، دیلن ترجیح می دهد تنها خود ترانهها سخن بگویند و، بنابراین، ترانه ها به هر سو که دلشان خواسته رفتهاند. بن ا بر آنچهگفته شد، اگر بخواهیم فرهاد را در صحن موسیقی عامه پسند بررسی کنیم و بگوییم آیا می توان او را چهرهی سیاسی معترضی در هنر معاصر ایران قلمداد کرد یا نه، به نظرم پاسخ منفی است، ولی او در گروه دومی که توصیف شد جای میگیرد؛ یعنی هنرمندانیکه نسبت به جامعه و دوران زندگی خودشانکنش دارند و بازتاب دهنده ی وضعیت اجتماعی روزگار خود هستند و از این منظر بهخودیخود، بخش عمده ای از آثارشان جنبه های بارزی از اعتراض پیدا میکند. در واقع، فرهاد حساس تر از این حرف ها بود تا به شکل روشن و با حضور پررنگ اجتماعی- سیاسی از یک ایده ی خاص سیاسی جانب داری و دربارهی آن اع الم موضع رسمیکند. مثال ترانه ی بحث برانگیز «جمعه» که اسفندیار منفردزاده با گرایش های چپی و در واکنش به واقعه ی سیاهکل ساخته بود، برای فرهاد در هنگام اجرا این پسزمینه ی سیاسی را نداشت. درصورتیکه تأثیرگذاری سیاسی این ترانه برای منفردزاده آن قدر مهم بود که تصمیم گرفته بود اگر با صدای فرهاد شنیده نشد، با صدای گوگوش آن را منتشر کند و حتی اگر شهرت گوگوش هم نتوانست کار را بهاندازه ی کافی به سمع مخاطبانش برساند، با صدای آغاسی این کار را بکند. فرهاد و منفردزاده با رویکردهای متفاوتی در خلق «جمعه» همکاری کردند. یا حتی ترانه ی مشهور «وحدت» با شعر سیاوش کسرایی که در بحبوحهی انقالب تولید شد ترانه ی بسیار متفاوتی در سیل ترانه های انقالبی است که در حوالی انقالب، در سال ،۱۳۵۷ خوانده شد. در آن مقطع خوانندگان بسیاری ازجمله شهرام صولتی، داریوش، مرجان، کوروش یغمایی ، ابی لیتلز و... با آهنگ ساز ی هنرمندانی همچون مجتبی میرزاده، حسن شماعیزاده، فریدون خشنود، بابک بیات و ترانه هایی از شهیار قنبری ، علی حاتمی، اردالن سرفراز، فرهنگ قاسمی و... ترانه هایی برای انقالب خلقکردند که اغلب مفاهیم روشن و هم سو با انقالب داشتند. اما انتخاب فرهاد شعری بودکه فارغ از معناپذیری آن در تأ الب قابل زمان انق ویل و تفسیر در بسترهای دیگر هم بود. مرور کنید جامعه برای چند ترانه و سرود از ساخته های آن دوره بهاندازه ی «وحدت» احترام قائل

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2