خواب فرهاد دربیداری

بخش سوم: خواب ۱۴۹ تهیهکنندهی آثارش، و منوچهر اسالمی که دوست و همکارش در بلککتس بود بر بی تفاوتی او به مسائل مالی صحه می گذارند. اسالمی در مستند جمعههای فرهاد میگوید: «این پولیکه میگرفت، این دستمزدی [که] می گرفت رو تا دینار آخرش رو همون شب خرج می کرد. خرج کی می کرد؟ خرج ما می کرد. من فکر میکنم این [پول] رو نوعی آلودگی می دونست. می خواست از دست این آلودگی رها بشه، همون جا اون رو رها میکرد می رفت خونه...» این بریده روایت ها تا حدودی نشان میدهد که فرهاد چگونه به زندگی نگاه میکرد. بهگفتهی اطرافیان و ازجمله همسرش، او خداباور بود و بهشیوهی خاص خود مناسک عبادی را انجام میداد. در واقع، به راهور سم عرفانی باور داشت و این موضوع را هم با عینک شخصی خودش می دید. به هستی چندان نگاه شیرین و مثبتی نداشت. این در انتخاب اشعار و حتی بازخوانی هایش هم مستتر است، اما جهان را بیهوده نمیدید. حتی وجوهی از جهان برای او زیبا بود. و از این منظر «خواب در بیداری» مانیفستی برای شناخت باورهای خاص آسمانی فرهاد است. یکی از نکات جالبتوجه « خواب در بیداری» مسئله ی تکرار معنی دار برخی ابیات است، تکراری که فراتر از شکل متعارف تکرار ترجیع ًبند در موسیقی پاپ است. در موسیقی پاپ معموال بین بندهای اصلی ترانه پاره هایی بهِشکل کورس (ترجیعبند) خوانده میشود که اغلب حداقل دو بار به ترتیب تکرار میشوند، اما تکرار از اینجا به بعد در ترانه های فرهاد وام دار این شکل متعارف در موسیقی پاپ نیست. ت أ کید او روی تکرار عبارت یا عبارت هایی خاص از شعر در آثار متأخرش دو جنبه دارد: یکی تأ کید روی محتوا و فِح وای مدنظرش و دیگری قراردادن آن جمله در فرمیکه تکرار در آن فرم یک مؤ لفه است و درعینحال مثل ترجیعبندهای متعارف یکنواخت و مشابه نیست: «همه چیز یکسان است و بااین حال نیست...» ِِِهجده: ِکوچ ِبنفشهِها محمدرضا شف یعی کدکنی، استاد برجستهی ادبیات ایران و شاعر معاصر، در ۱۳۴۷ مجموعهشعر از زبان برگ را با انتشارات توس منتشر کرد. ترانه ی «کوچ بنفشهها» براساس شعری به همین نام از این دفتر شعر است. از کدکنی در موسیقی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2