۱۵۸ خواب فرهاد در بیداری فرهاد اولینبار آلبوم برف ر ا در سال ۱۳۷۳ به ارشاد داد تاکسب مجوزکند و چهار سال طولکشید تا این مجوز صادر شود. زمانیکه فرهاد تصمیم گرفت این تصنیف را خارج از فضای موسیقی ردیف-دستگاهی بازخوانیکند، «مرغ سحر» به نام شجریان هنوز این شهرت فزاینده را نیافته بود. فرهاد « مرغ سحر» را از بستر موسیقی ایرانی و مُدال خارج کرد و به شکل تُنال و با همراهی یک گیتار اجرایش کرد . او در مصاحبه هایش گفته بود صدایش بهاصط ح «تحریر ال » ندارد، اما ظاهرا عمدی در این کار بود. چون تحریری که فرهاد به آن اشاره میکند، بهخاطر تربیت شنوایی خاص یک ایرانی، بهخصوص در دهه های اول قرن گذشته، بهطور ناخودآگاه در صدای او وجود دارد . اغلب ستاره های موسیقی پاپ ایرانی هم حداقل آن تهمایهی تحریر «ایرونی» را دارند. در صدای خوانندگانی مثل هایده و مهستی و ستار تحریر ایرانی به وضوح قابل تشخیص است و در صدای سایر خوانندگان هم ( داریوش یا حتی گوگوش و امثالهم) حداقل تهمایهای از آن شنیده میشود. در واقع، این ویژگی خیلی هم وابسته به آموزش نیست. این میزان تحریر به سادگی می تواند در شکل خوانندگی یک ایرانی نمود پیداکند، به خصوص با توجه به اینکه بخش عمدهی ترانه های موسیقی پاپ دههی ۱۳۵۰ بهنوعی وامدار موسیقی ردیف- دستگاهی هستند. بنابراین، فرهاد هم می توانست این ویژگی را چاشنی صدایشکند، ًاما مشخصا از آن پرهیز می کرد. فرهاد اوایل دههی ۱۳۴۰ شروع به کار کرد، دورانی که بیتبندها شروع به کار کرده بودند، زمانی که موسیقی غالب ازسویی موسیقی کوچهبازاری بود و ازسوی دیگر موسیقی برنامهی رادیویی گله ا وجود داشت . موسیقی گله ا کامال ً بر مبنای موسیقی ردیف- دستگاهی ساخته میشد و موسیقی کوچه بازاری و غزل خوانی و موسیقی های مشابه هم همگی بهنوعی وامدار این موسیقی بودند. ِموسیقی کوچه بازاری تکلیفش روشن بود و ازمنظر به اصط الح ِروشنفکران و ال فرهیختگان زمان کام مبتذل و سخیف ارزیابی میشد. موسیقی گله ا هم برای جوان آن روز که به طرق مختلف راک اندرول یا موسیقی روز عامه پسند غربی را میشنید موسیقی خموده و غمگینی بود. موسیقی کالسیک ایرانی به خاطر همین سوز و اندوه ایرانی که تا حدود زیادی وابسته به همان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2