خواب فرهاد دربیداری

۲۰ خواب فرهاد در بیداری ازسوی دیگر بازخوانی های فرهاد همیشه برایم مهم بودند و درمورد آنها هم گفتنی ها کم نبود. آنها بخشی از کارنامه ی حرفه ای فرهاد هستند که عمال چندان حرفی از آنها به میان نیامده. این مواجهه ای سطحی است که بگوییم ترانه های «کاورشده» ارزش بررسی ندارند و کپی هستند، نگاهی که بعضی از پژوهشگران و صاحب نظران درمورد «بیت بندها»ی دههی ۱۳۴۰ هم دارند. درصورتی که حداقل در این مورد موضوع خیلی ساده است: در دههی ۱۳۴۰ بازخوانی ترانه های انگلیسی و التین روالی عادی بود؛ حتی بعضی از خوانندگان جوان و مستعد مانند گوگوش هم مرتب اینکار را انجام می دادند. ازطرفدیگر، تعداد زیادی «بیت بند» مشغول به کار بودند که همگی مشغول بازخوانی ترانه های اغلب «راک اندرولی» به زبان انگلیسی بودند. این سؤ ال برای من وجود داشت که چرا از تمام بازخوانیها ی آن دوره تعداد کمی کار ضبطشده باقی مانده، ولی از فرهاد بیش از پنجاه ترانه ی بازخوانی منتشر شده و به طور جالبی ال چرا از اعجوبه ه ا و تک همچنان مخاطب دارند؟ اص خالها بهعنوان گروههای شاخص نیمه ی اول دههی ۱۳۴۰ ــ که در آن مقطع اگر از بلککتس مشهورتر نبودند، شهرت کمتری هم نداشتند ـ ـ روی هم حتی ده ترانه هم در دسترس نیست، ولی از اجراهای فرهاد، چه به شکل شخصی و چه با بلککتس، اینهمه بازخوانی باقی مانده؟ بماند گروه های بیت دیگری که از دل آنها شهرام شب پره ، ناصر چشم آذر، سیاوش قمیشی، فریدون فروغی، ویلیام خنو و... بیرون آمدند و تنها تک وتوک ترانه هایی از آن گروه ها موجود است. یا مثال از فروغی در گروه های «کَتس»، «وایت بِرد» و «هیپی ها» هیچ چیز باقی نمانده. این س ؤ االت بازخوانی های فرهاد را هم برای من تبدیل به «موضوع» کرد. بنابراین، سعی کردم بخش قابل توجهی از بازخوانی های فرهاد را هم در کنار ترانههای فارسی به اصطالح اورجینالی که خوانده مرور کنم. در بخش مربوط به ترانه های فارسی، از میان آثار فرهاد، مشخصا به ۲۷ ترانه پرداخته ام. به قطعات «خیال خوشی» و «شب تیره» نپرداختم، چون بهنوعی قطعاتی بودند که فرهاد به انگلیسی و روسی خوانده و روی آن ترجمه ی فارسی ِ ترانه / شعر را د کلمهکرده است. من مشخصا این ۲۷ ترانه راکه در مفهوم سادهی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2