۳۰ خواب فرهاد در بیداری برای فرهاد از همان جوانی و خواندن اولین ترانه های فارسی مسئله بوده و اهمیت چگونه شنیده شدن کلمات، به خصوص در کارهای شخصی ترش، کامال مشهود است. فرهاد در مصاحبه ای در پاسخ این پرسش که چگونه زبان انگلیسی را آن قدر خوب یاد گرفته توضیح می دهد آن قدر هم انگلیسی بلد نیست و نوع تلفظ و لهجه اش این تلقی را در مخاطب به وجود می آورد که خیلی خوب انگلیسی می داند و در ادامه توضیح می دهد: «چه وقتی فارسی می خونم که زبان مادری مه و چه وقتی انگلیسی می خونم... حساسیت دارم که طرف من فقط با یک بار گوش دادن بتونه تمام کلمات من رو بفهمه و بدونه که من چی می گم.» (کهندل، )۸۳ :۱۳۹۸ در نوع ضبط بعضی از ترانه هایش هم مشخص است که عالقه مند بوده در صدابرداری، حتی به قیمتکمی آسیبکیفی قطعه، صدایکالم (وکال) با وضوح کامل ضبط شود. و این جدا از آن مسئله ای استکه خواننده ها اغلب دوست دارند خط وکال درجه ی صوتی باالتری نسبت به سازها داشته باشد. مسئلهی فرهاد شنیده شدن کامل کلمات و حروف بود. یعنی تالش او این بود که در موسیقیاش ادبیت مشهود باشد. شبیه «بخشی»هاکه بازماندگان فرهنگی چندصدساله در ایران هستند و می نوازند و می خوانند و گاهی اوقات به ضرورت متن شعری که می خوانند، ساز را ساکت می کنند تا کالم کامل و واضح منتقل شود. هرچند که فرهاد در شکل آوازخواندن تالش می کرد رد پای تحریرهای ایرانی در صدایش نباشد، اما در بطن ماجرا گره ی عجیبی با فرهنگ و ادبیات ایرانی داشت و این در سلوک شخصی او و در موسیقی به جامانده از او قابل بحث است . ِ ِ«نه»گفتن هایِبسیار همان طور که ذکر آن رفت، یکی از ویژگی های کارنامه ی کاری فرهاد قلت تعداد آثاری است که از او به جا مانده. فرهاد چه در دههی ۱۳۴۰ که صرفا مشغول بازخوانی ترانه های غیرایرانی بود و چه در دههی ۱۳۵۰ که فارسی هم می خواند، خواننده ی ممتازی بود و همصنفی هایش عالقه مند به همکاری با او بودند.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2