بخش اول: سرآغاز ۳۱ در موسیقی پاپ ایرانی تعداد کمی از خوانندگان هستند که توانایی های یک موزیسین را دارند؛ یعنی موسیقی بلدند و خودشان ذوق و سلیقه ای دارند. در نسل فرهاد هم این قاعده برقرار بود. درست که اغلب خوانندگان آن نسل، ازجمله گوگوش ، ابی، رامش و عارف، خوانندگان صاحب منزلت و کاربلدی بودند، اما خب ، فرهاد فارغ از خوانندگی پیانیست خوبی هم بود و موسیقی می دانست ــ برخالف ادعای خودش و برخی همکارانشکه تأ کید دارند نت خوانی نمیدانسته و علم موسیقی نداشته. و این دانش موسیقی یا درک موسیقایی از او خوانندهای ساخته بود که اغلب آهنگسازان و ترانه سرایان عالقه مند به همکاری با او بودند. ولی به قول شهیار قنبری، برخالف هم نسالن و همکارانش «فرهاد دوست نداشت زیاد کار کند». 5 فرهاد در دو دههی ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ اغلب شب ها اجرای زنده داشت و به روایت همکارانش و به گواه اجراهای زنده ای که از او مانده، پیانیست قابلی بود؛ خواننده ای که ارکستر را در اجرای زنده به خوبی و با تسلط همراهی می کرد. به گفتهی ایشان، فرهاد کارش را در استودیو بسیار خوب انجام میداد و محبوب دل آهنگسازان و ترانه سرایان بود، ولی با همه ی این حرفها بهواسطهی خُلقیات و باورهای شخصی خودش به تولید زیاد عالقه مند نبود. این وجه از شخصیت فرهاد در انزوای او نقش داشت. باالخره وقتی شما در مسند آهنگساز یا شاعر به خواننده ای چندین پیشنهاد می دهید و خواننده ی مورد ال ع قهتان در سال یا حتی طی دو سال تنها یکی از آنها را می خواند، روابط دوستانه تان همکمی مکدر می شود و درعین حال این برچسب هم به خواننده می چسبد که «خیلی اهلکارکردن نیست». نمی توان با قاطعیت گفت چنین روالی در صحن موسیقی عامه پسند برای هنرمند مشکل ساز است، ولی به هرروی این خصیصه ی فرهاد باعث شد که همان یازده ترانهی ، الب او پیش از انق چه نزد عالقه مندان عادی و عمومی اش و چه نزد اهل نظر، جایگاه ویژه ای پیداکند. البته خودش دو ترانه ی «اسیر شب» و «خسته» را در کارنامه ی کاری اش دوست نداشتکه در متن پیش رو به آنها پرداختهام. اما این کم کاری و «نه»گفتن های بسیار، به هر دلیلی که انجام شد، ماحصل قابل اعتنایی 5 . شهیار قنبری در گفت وگو باکانال یوتوب جوایز پارسی ۲۳ ، تیر .۱۴۰۱
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2