خواب فرهاد دربیداری

۴۲ خواب فرهاد در بیداری «بانوی گیسوحنایی» آخرین جایی که می توان از فرهاد اجرای عاشقانه شنید آن ویدئوی مشهوری است که با نام « فرهاد و بلککتس، از کوچینی تا اوج» توسط شبکه ی من وتو پخش شد. در این اجرا فرهاد چند ترانه ی عاشقانه را با اندوه و البته کمی خشم می ِخوانَد؛ ظاهرا خشم باقی مانده از جدایی مونیک (ماجرای جدایی او از معشوقهاش، مونیک، هم از آن داستان های سربه مُهر زندگی فرهاد است که تأثیر شگرفی در زندگی او گذاشت، ولی در ابهام باقی ماند). آنچه نسل جوان عالقه مند به راک اندرول در دههی ۱۳۴۰ می خواست از آن پرهیز کند سوزوگداز مستتر در موسیقی ایران بود. البته این ویژگی لزوما ربطی به نظام ربعِپرده ای موسیقی کالسیک ایرانی ندارد، اما آنچه در موسیقی روز ایران مشترک بود فرم و لحنی در آواز استکه با اجرای ترانه های راک چندان سنخیتی نداشت ؛ هرچند وقتی شهرام شبپره ترانهی «او را می بینم که آنجا ایستاده» 17 از بیتلز را به جای کسر میزان چهارچهارم با ریتم شش وهشت خواند، برای ورود این حال وهوا به موسیقی راک تا حدودی فضا ایجاد کرد و بعد هم در سال ۱۳۴۵ ، وقتی ترانه ی هیت «ای یار بال» از گروهگلدن رینگکه به قول آهنگساز و شاعرش «شش وهشت باباکرمی» 18 داشت منتشر می شود، به طورکل ماجرا تغییر می کند. گلدن رینگ یک گروه راک است که با این حرکت، خواسته یا ناخواسته، اتفاق مهمی را رقم زد. آن لحن و لهجه ی «ایرونی» در این ترانه کامال مشهود است و تنها تفاوتش در آن مقطع زمانی اجرا با یک آنسامبل راک (بدون ساز ایرانی) بود، چیزیکه در فاصلهی سه چهار سالکامال عادی شد. فرهاد بعد از انقالب ترانه ی عاشقانه اجرا نکرد، مگر در بازخوانیهایش، آن هم نه با خشم یا اندوه: بازخوانی هایی با رویکرد متفاوت. بازخوانی ترانههای عاشقانه ای چون «دیروز» 19 یا «ملودی رهاشده» 20 یا «اجازه نده بد تعبیر بشم» 21 17. “I Saw Her Standing There” (1963) 18 . مرجان صائبی، «تنها گروه فارسی خوان بودیم، گفت وگو با سعید دبیری، موزیسین و ترانهسرا»، شرق ، شمارهی ۳ ،۲۳۵۴ مرداد ۱۳۹۴ ، ص .۱۱ 19. “Yesterday” (1965) 20. “Unchained Melody” (1965) 21. “Don't Let Me Be Misunderstood” (1964)

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2