خواب فرهاد دربیداری

بخش سوم: خواب 6۹ می دانستند. و «آرژانتین! به سوگ من منشین!» هم کامال محتوای میهن پرستانه دارد و تنها یک انتخاب را پیشنهاد می دهد: جدانشدن از وطن. بسیاری از بازخوانی های غیر فارسی فرهاد که مورد تأیید خودش بودند در سال های بعد از انقالب اتفاق افتاد. بخش عمده ی بازخوانی های پیش از انقالب به ضرورت زمانه بود. فرهاد خواننده ی یکگروه بیت (بلککتس) دههچهلی بود. همان طور که گفته شد، این گروه ها اغلب تنها به بازخوانی می پرداختند و برخی از آن ه ا مثل گروه «اسکورپیو » حتی تا نزدیک انقالب به این روند ادامه دادند و به ترانه های فارسی و به اصطالح اورجینال روی خوش نشان ندادند. فرهاد، چه در زمان بلک کتس و چه زمانی که مستقل و انفرادی کار می کرد و می خواند، بخشی از این جریان بود. به خاطر همین، تعداد زیادی از بازخوانی هایش صرفا در اجرای زنده اتفاق افتاد و اگر هم نسخه ای صوتی از آنها در دست است، در اجرای زنده ضبط شده است. اما بازخوانیهاییکه به شکل استودیویی انجام شد گویا اهمیت و معنایی ورای صرف اجرای زنده در کافه و دانسینگ داشت؛ و ترانه ی «آرژانتین، به سوگ من منشین!» در زمره ی این تجربه های فرهاد قرار می گیرد، ترانهای که برای فرهاد فراتر از اجراهایکافه ای اهمیت داشت. «ِ ِآخ ِنازالیسِ» درباره ی اینکه فرهاد «آخ نازالیس» را برای اولین بار در چه تاریخی شنیده ال دوستان ارمنی او در گروه چهار بچه جن این است سندی وجود ندارد. احتما ترانه را برای او پخش کرده اند. هرچند اشاره شده که فرهاد این ترانه را اولین بار در یک نوار کاست قدیمی شنیده، در ۱۳۴۲ که با دوستان ارمنیاش گروه را تشکیل دادند هنوزکاست وجود نداشت. «آه عزیزم، بی رفیق کجا بروم؟ / زندگی من گل رزی ست / بیرفیق گل زندگی ام را فدای چه کسی کنم؟ / بی رفیق روحم پوچ است در این دنیا / بی رفیق دلم را به روی چهکسی باز کنم؟...» یک عاشقانه ی بسیار غمگینکه از سال های دور ارمنستان می آمد، از زمانی که ارمنی های بسیاری آواره یکشورهای هم جوارشان، از جمله ایران، شده بودند. فرهاد

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2