۷۲ خواب فرهاد در بیداری چارلز ایران» هم می گفتند، اما ظاهرا از این صفت چندان خوشش نمیآمد. همان طور که گفتم، بازخوانی برای او نوعی الهام، بازنگری و اقتباس آزاد با دیدن ظرفیت های جدید در یک قطعه / ترانه بود. شاید در جوانی این ایده برایش چندان پخته نبود، ولی در ادامه این مفهوم شکل غنی تری پیداکرد. او صداساز قهاری بود و می توانست مشابه هر خواننده ای بخواند و این کار را چند بار انجام داده بود؛ حداقل به روایت منوچهر اسالمی ، او توانایی آن را داشتکه صدای سیناترا یا دین مارتین 17 را عین خودشان تقلید کند، «اما در اجراهایش از آن [قدرت تقلید] استفاده نمی کرد» (کهندل، ۳۳ :۱۳۹۸ ). این انتخاب فرهاد نبود؛ ترجیح میداد نفَس خودش در بازخوانی به اثر دمیده شود. حتی ری چارلز هم، با همه ی جذابیتی که برایش داشت، همین بود: منبع الهام و اقتباس. فرهاد از هیچ هنرمند دیگری این تعداد ترانهکاور نکرد. ری چارلز در بستر موسیقی عامه پسند آمریکایی دههی ۱۹۵۰ پدیده ی بسیار مهمی بود و نقشی کلیدی در تحول بخش مهمی از موسیقی آفریقایی آمریکایی داشت. او با تلفیق موسیقی گاسپل و بلوز موسیقی سول را به وجود آورد و بنیان گذار پدیده ای بود که از دل آن جیمز براون و چند دهه بعد مایکل جکسون بیرون آمدند. موسیقی سول در ایران بسیار محبوب بود. از شهرام شبپره تا فریدون فروغی همگی عاشق ری چارلز، جیمز براون، ویلسون پیکت و... بودند. نشاطی که در سول بود برای مخاطب ایرانی ملموس تر و عمیق تر از سرخوشی راک اندرول سفید پوستی بود. ری چارلز بنیان گذار این موسیقی بود و خودش یکی از بهترین مجریان این سبک. او مدت زیادی (از ۱۷ تا ۳۴ سالگی) معتاد به هروئین بود، همان چیزی که فرهاد هم مقطعی گرفتارش شد. ری چارلز درخشان ترین دوران موسیقایی اش را در دوران مصرف موادمخدر سپریکرد. فرهاد آن قدر درگیر ری چارلز بود که هرچه از ترانه های او به ایران میرسید با دقت گوش می داد و در سال های بعد از انقالب غیر از ترانه هایی که از او بازخوانیکرد چند باری در خانه باگیتار «جک! بزن به جاده!» 18 را خوانده بود. 17. Dean Martin 18. “Hit the Road Jack” (1961)
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2