گذشته‌ی حاضر

105 وغریب ‌ کارهای عجیب در 2 که هر هفته در کلیسایش در بلوار ویلشایر 1 های روز هفتم ‌ ادونتیست ها دو پسر داشتند ‌ نواخت. آن ‌ ارگ می 3 ی سَبَت ‌ آنجلس در روز شنبه ‌ غرب لس انرژی ‌ عنوان خوش ‌ هیچ ‌ شان به ‌ شان بودند. خانه ‌ ی نوجوانی ‌ که در اواخر دوره رسید ‌ خصوص بین زن و مرد وجود داشت. به نظر می ‌ نبود و دعواهای مکرر به عالقگی آقای لتا به اعتقاد مذهبی همسرش و در نتیجه ‌ ی مشکل، بی ‌ ریشه شد. ‌ احترامی او به این موضوع باشد که باعث ناراحتی همسرش می ‌ بی کم به ‌ دانستم، اما آقای لتا مرد صبوری بود و کم ‌ من از باغبانی هیچ نمی خواست بسیار ‌ کار کنم، اماکار دیگریکه از من می ‌ من نشان داد که باید چه عنوان جانشین او ‌ صبح به ۵ سخت و عجیب بود، اینکه هر یکشنبه ساعت ای ‌ وجوی هواپیماهای دشمن در آسمان با ماشین به باالی تپه ‌ برای جست ای در باالی یک ‌ های سانتامونیکا بروم. جاده خاکی بود و به نقطه ‌ در کوه شد. اینکار برای ‌ سرباالیی تند که تلسکوپی در آن نصب شده بود منتهی می کمک به شناسایی هویت هواپیمای دشمن بود. در کنار تلسکوپ تلفنی قرار ای هم به من دادند و ‌ داشت که باالی یک تیر تلفن نصب شده بود. شماره گفتند اگر هواپیمای دشمن را دیدم، با آن شماره تماس بگیرم. در پاسخ به بینم هواپیمای ‌ توانم بفهمم چیزی که در آسمان می ‌ این سؤالم که چگونه می دشمن است یا نه، به من گفتند هرکدام را که به نظرت هواپیمای مسافربری گذشت؛ ‌ نیستگزارشکن. حدود هفت سال از پایان جنگ جهانی دوم می بنابراین، وقتی دلیل این کار را جویا شدم، آقای لتا به من اطمینان داد که دشمن، یعنی اتحاد جماهیر شوروی و نه ژاپن که در آن زمان تحت اشغال شدن برای جنگی علیه آمریکاست و این ‌ تردید در حال آماده ‌ آمریکا بود، بی الوقوع است. حتی وقتی به این نکته اشاره کردم که روسیه در ‌ حمله قریب ها ‌ شرق اروپا قرار دارد و سواحل غربی آمریکا بسیار دورتر از آن استکه آن های ‌ تواند از پایگاه ‌ بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند، پاسخ داد که حمله می 1. Seventh Day Adventist 2. Wilshire 3. Sabbath

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2