گذشته‌ی حاضر

149 ی پایانی ‌ امپراتوری ایران، دهه بدون ریسک نیست. مفهوم واحدهای ملی مختلف،که با توافق برای تشکیل تر گرد هم بیایند، داللت بر این دارد که در هر ‌ یک واحد کنفدراسیون بزرگ زمان و به هر دلیلی یک یا چند بخش ممکن است از این اتحاد و پیوستگی وقت آرزو نداشتم چنین چیزی ‌ خارج شوند. نیازی بهگفتن نیستکه من هیچ درکشورم اتفاق بیفتد و، بنابراین، خیلی جدی به حقانیت ایران برای ماندن ام. ‌ قرنگذشته بوده، اعتقاد داشته ۲۶ طور که در ‌ شکل یک امپراتوری، همان ‌ به ی ‌ تنها پذیرای خانواده ‌ طورکلی محیط خانه در دوران کودکی من نه ‌ به سلطنتی بلکه مورد پسند و احترامشان نیز بود. پدر، پدربزرگم و چند نسل اند،که در واقع به معنای آن بودهکه در ‌ ها همگیکارمند دولت بوده ‌ قبل از آن وقت فعالیت سیاسی نداشتم. در دوران ‌ اند. خود من هیچ ‌ خدمت پادشاه بوده های پرتالطم پس از آن، بسیاری ‌ های جنگ و سال ‌ ام، در طول سال ‌ نوجوانی های متمایل به ‌ ویژه گروه ‌ سمت احزاب سیاسی، به ‌ های من به ‌ ای ‌ دوره ‌ از هم چپ جذب شدند، اما من هرگز به هیچ حزب، اتحادیه یا انجمنی نپیوستم. طلب بودم، اما نه به آن معنا که هر ‌ توانم بگویم که یک سلطنت ‌ صادقانه می خوبی یادم ‌ کردند تأیید کنم. به ‌ ی او می ‌ کاری راکه پادشاه یا اعضای خانواده استکه حتی در کودکی با شعار «خدا، شاه، میهن»،که در مدرسه به ما یاد کردمکه ترتیب اسم دوم و سوم ‌ داده بودند بخوانیم، مخالف بودم و فکر می جا شود. ‌ باید جابه ی ‌ که برای تحقیق درباره ۱۳۳۰ ی ‌ جز حدود هجده ماه در اواخر دهه ‌ به در ایران ۱۳۴۶ تا ۱۳۲۷ موسیقی سنتی ایرانی به ایران بازگشتم، از سال شدن ‌ های غیبتم عبارت بودند از ملی ‌ ترین رویدادهای سیاسی سال ‌ نبودم. مهم وزیری، ایجاد سازمان اطالعات ‌ صنعت نفت ایران، برکناری مصدق از نخست گذاری دیرهنگام محمدرضاشاه ‌ و امنیت کشور (ساواک) و، سرانجام، تاج جای پدرش به سلطنت رسیده بود. ‌ سال پس از آنکه به ۲۶ و ۱۳۴۶ در سال اش را تثبیت کرده بود و دولت، ازجمله ‌ تا آن زمان، شاه اختیارات شخصی وزیر، شورای وزیران و هر دو مجلس سِنا و شورای ملی، عمال ‌ نخست

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2