گذشته‌ی حاضر

161 ی پایانی ‌ امپراتوری ایران، دهه گذاری اسالمی ‌ ماندند. (در تاریخ ‌ تاریخ هجری قمری اسالمی، باقی می تقویم میالدی، سال اول ۶۲۲ هجرت حضرت محمد از مکه به مدینه، سال شود که حدود یازده ‌ ها بر اساس دوازده ماه قمری محاسبه می ‌ است و سال روز از سال خورشیدی کامل کم دارد.) البته من از میزان رنجش خاطری که ها بلکه افراد جوان و ‌ فقط مذهبی ‌ از این موضوع ناشی شد متعجب شدم. نه وقالی برپا ‌ طریقی مخالفتشان را ابراز کردند و چنان قیل ‌ کرده نیز به ‌ تحصیل جویی از مردم و برقراری ‌ از انقالب، برای دل ‌ ، پیش ۱۳۵۷ شد که در سال گذاری شاهنشاهی لغو شد. این اقدامات و امتیازات ‌ آرامش عمومی، تاریخ ی ضعف رژیم تلقی شد، که فقط به ‌ تنها دیر به ثمر نشست، بلکه نشانه ‌ نه جسارت انقالبیون کمک کرد. اگر تغییر تقویم در زمان رضاشاه، که تقویم شد، اعتراض خاصی پیش ‌ خورشیدی و صرفا ایرانی معرفی شد، انجام می آمد و هیچ اقدامی هم برای تغییر آن نیاز نبود. ‌ نمی توان فهمید که نظام چرا ‌ راحتی می ‌ ، به ۱۳۵۷ با توجه به وقایع سال شکست خورد و چگونه شرایط برای تسلط روحانیون بر کشور فراهم شد. دست شاه، هیچ حزب سیاسی ‌ پس از سقوط مصدق و اخذ کامل قدرت به گرفتن نداشت. دو حزب موجود، ‌ ی شکل ‌ ای با اختیارات مردمی اجازه ‌ واقعی ها صدای ‌ که در نهایت حزبی واحد شدند، ظاهری و نمایشی بودند. آن ملت نبودند و از حمایت واقعی مردم برخوردار نبودند، اما نظام دوحزبی کرد. حزب رستاخیز کامال فاقد هرگونه ‌ کم تظاهر به دموکراسی می ‌ دست وزیر، ‌ عنوان نخست ‌ بر این، بعد از برکناری مصدق به ‌ مشروعیت بود. عالوه ای که بتواند تحسین و حمایت عمومی را به خود ‌ هیچ شخصیت سیاسی محض ‌ جلبکند، پدیدار نشده بود. با این حال، این ادعا را شنیده بودمکه به ی ملی ظاهر شود، با تنزل رتبه یا انتقال به ‌ اینکه فردیکاریزماتیک در صحنه کنند. این نکته چه درست باشد چه غلط، ‌ اهمیت، او را خنثی می ‌ موقعیتی بی ای نبود که مردم ‌ ، هیچ شخصیت ملی ۱۳۵۷ واقعیت این است که تا سال بتوانند به او، همچون فردی که حتی سر سوزنی شبیه رهبر باشد، تکیه کنند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2