168 ی حاضر گذشته ها هنوز به دست پنهان انگلیس استعماری قرن نوزدهم گیر کرده است. آن کنند، باور کاری و کنترل می المللی را دست و اکنون آمریکا، که امور بین دارند. دوم عدم تمایل این افراد به اعتباردادن به مالها، که مورد تمسخر ها برای برپایی چنین شورشی تا حد نابودی شان بودند، و توانایی آن همیشگی ی ایران است. جالب اینجاستکه بسیاری از ایرانیان تبعیدی سلطنت دیرینه های توطئه اصرار دارند در این طغیان شرکت کردند، که بر حفظ این نظریه طور که قبال گفته شد قرار نبود به انقالبی اسالمی ختم شود. که البته همان شدت در این قیام دست داشتند ی چپ به کرده روشنفکران و طبقات تحصیل ها سزاوار اعتبار زیادی برای سقوط ی درستی باشد، آن و اگر «اعتبار» کلمه اند و خود را سلطنت هستند. اما اکنون که میدان را به جناح مذهبی باخته بینند، ترجیح شده می اعتبار، برکنارشده از مناصب قدرت و سرکوب بی اند فراموشکنند و کل ماجرا دهند نقش مهمی راکه در انقالب ایفاکرده می ی این قیام نیستند، پس ها برنده ای غربی بنامند. با این منطق، اگر آن را توطئه اند. های غربی بوده که پیروز شدند حتما در خدمت قدرت کسانی ی برتری دولت استعماری بریتانیا در قرن نوزدهم و اوایل قرن خاطره ی قدرت ها یک قرن پیش درباره بیستم در نزد ایرانیان بسیار زنده است. آن های دیگر بودند که چطور سرنوشت ملت ها شنیده و خوانده مطلق بریتانیایی ی مستقیم کند. اگرچه ایران هرگز مستعمره کاری می را به نفع خود دست ای بر طور فزاینده ها به بریتانیا نبود، از اواسط قرن نوزدهم، تسلط و نفوذ آن امور داخلیکشور سایه انداخت. در زمان آغاز جنگ جهانی اول، تمام قدرت ی تزاری بود، که حتی نیروهای مسلح خود را در در اختیار بریتانیا و روسیه جنگیدند. ها می کشور حفظ کرده بودند و در داخل مرزهای ایران با عثمانی طور رسیدن رضاشاه، او توانست به قدرت ، پس از به ۱۳۰۰ ی تنها در دهه اعتمادی به ی بریتانیا را محدود کند. با این حال، بی پیوسته نفوذ و مداخله وضوح به ها پیداکرده بود. به ها جایگاه عمیقی در روح و روان ایرانی انگلیسی ها ترها طوری از انگلیسی ام، بزرگ آورم که در دوران کودکی و جوانی یاد می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2