200 ی حاضر گذشته ی خلیج سانفرانسیسکو ی راه بین منطقه رسیده بودیم که در میانه 1 اوبیسپو طرف آنجلس قرار دارد. در آن نقطه ماشین را از بزرگراه دور کرد و به و لس ای خاکی و باریک پیچید که به ای فرعی منحرف کرد، سپس به جاده جاده شد. پس از چند کیلومتر، مسیر به حصارهایی سیمی ختم شد ای منتهی می تپه هایی بلند ندرت با کاکتوس داری قرار داشت که به های شیب ی تپه که در لبه های پوشیده شده بود. بر روی حصارهای سیمی، در فواصلی معیّن، اعالن «بدون اجازه وارد نشوید» نصب شده بود. او ماشین را متوقف کرد و با دار به این محل عذرخواهی به من گفت که همیشه برای چیدن گالبی تیغ روید. سپس برای اینکار، ای از کاکتوس می آید؛ نوعی میوهکه رویگونه می زودی کشید، عذرخواهی کرد و به من اطمینان داد که به که دقایقی طول می عقب ماشین را باز کرد و سطلی بزرگ، چاقو و چند گردد. در صندوق برمی های ناهموار دستکش ضخیم بیرون آورد، از حصار سیمی باال رفت و در تپه آن اطراف ناپدید شد. کم نگران شدم که نکند با گذشت دقایق و غیبت بسیار طوالنی او، کم برایش اتفاقی افتاده باشد. ممکن بود در دره افتاده باشد یا شاید باالتر از خاطر گذشتن از حصارها در دردسر افتاده حصارها ملک خصوصی بوده و به تر رفته مضطرب و دلواپس طورکه در ماشین او نشسته بودم، رفته باشد. همین شدمکه چه اتفاقی ممکن است برای او افتاده باشد. درست یک ساعت و می که سطلی پر از گالبی خاردار کرده، درحالی نیم بعد، دکتر کاالوروس عرق جای چند دقیقه نود دقیقه کرد، پیدایش شد. وقتی به او گفتم که به حمل می قدرها هم طول سادگی تکذیب کرد و گفت که آن منتظرم گذاشته است، به هایی که چیده بود (بهتر است بگویم بلند نکشیده است. سطح روی میوه های بسیار تیز پوشیده شده بود. کافی بود لمسشان کنید تا کرده بود) با تیغ رفت سوراخ شماریکه در پوستتان فرو می های پرزدار بی دستانتان با سوزن های سنگین و چاقویش پوست شود. با این حال، او با استفاده از دستکش 1. San Luis Obispo
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2