گذشته‌ی حاضر

218 ی حاضر ‌ گذشته کننده از همسر ‌ ، یک تماس تلفنی نگران ۱۹۸۸ در اوایل دسامبر سال جان، زورینا، دریافت کردم که به من گفت جان اخیرا از درد شکم رنج برد و تشخیص داده شده که سرطان پانکراس دارد و اضافه کرد که در ‌ می بیمارستانی بستری شده است و قرار است برای مداوای مورد نیاز فعال در آنجا بماند. زورینا پزشک بود و در پاسخ به نگرانی و سؤال من، صریح بود ترین تماس ‌ کننده ‌ و گفتکه امید زیادی برای بهبود وجود ندارد. این ناراحت ام داشتم. روز بعد به بلفاست و مستقیم به ‌ حال در زندگی ‌ ای بودکه تابه ‌ تلفنی دانستم جان در آنجا بستری شده است. دیدن این مرد ‌ بیمارستانی رفتمکه می پرشور و سرزنده روی تخت بیمارستان برایم غافلگیرکننده بود. با این حال، دادن این بیماری هولناک داشت. ‌ ای شاد و پر از امید برای شکست ‌ روحیه رفتم. سال بعد از آن، در ‌ ای یک بار به دیدن او می ‌ پس از آن، حداقل هفته ، جان برای مدتی طوالنی در خانه یا محلکارش در دانشگاه بود، اما ۱۹۸۹ تری در بیمارستان بستری ‌ باگذر سال، باید بیشتر و بیشتر برای مدت طوالنی ای از خودش تبدیل شد. طاقت این را نداشتمکه ‌ شد. تا پایان سال به سایه ‌ می تیپ و پرانرژی اکنون چقدر ‌ وجوش، خوش ‌ العاده پرجنب ‌ ببینم این مرد فوق حال شده است. آخرین باری که او را دیدم سه روز قبل از مرگش ‌ الغر و بی سال داشت و برای مرگش خیلی زود ۶۱ بود. او تنها ۱۹۹۰ ی ‌ ژانویه ۲۴ در دادن داشت. باید بگویمکه بیش از این ‌ بود و هنوز چیزهای زیادی برای ارائه ام. ‌ برای درگذشتکسی عزادار نشده گام و دقیق ‌ جان بلکینگ مردی با درک و آگاهی حساس و با ذهنی پیش شد، ‌ ها خوانده می ‌ هایش و مقاالتی که از او در کنفرانس ‌ بود. او در سخنرانی ها را وادار به بررسی مجدد ‌ با هدف اینکه به ذهن مخاطبانش تلنگر بزند و آن انگیز بود. همچنین جان مردی ‌ بر ‌ شده کند، بسیار بحث ‌ هنجارهای پذیرفته العاده بود. همیشه شاد و مثبت بود و از کمک ‌ گرم و با حسن نیتی فوق ‌ خون ها پیش ‌ ، که سال 1 ای از آلدوس هاکسلی ‌ برد. در مصاحبه ‌ به دیگران لذت می 1. Aldus Huxley

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2