226 ی حاضر گذشته آید و پیشنهادهایی برای بهبود داد خوشش می او از کاریکه باربارا انجام می بود 1 ی او در اختیارش گذاشت. یکی دیگر از دانشجویانش ازرا سیمز قطعه ای سازی نامدار شد. در آن زمان سیمز در حال نوشتن قطعه که بعدها آهنگ سازی موسیقی بود. (سریالیسم به تکنیکی در آهنگ 2 به سبک سریالیسم پرداز اتریشی، ساز و نظریه گویند که آرنولد شوئنبرگ، آهنگ مدرنیستی می ابداع کرد.) میو با این موضوع هم مشکلی نداشت، ۱۹۲۳ در حدود سال هرچند کهکامال متفاوت از سلیقه و سبک خودش بود. با این حال، یک روز، اش را نوشته بود، ی موسیقی که سیمز بیش از هفتاد صفحه از قطعه زمانی صورت غیرقابل اش به باره داشت که قطعه ی بسیار تندی با او دراین مکالمه های طوالنی و کننده است. تکرارهای زیاد، بسط تحملی نامنسجم و خسته سنگینی در موسیقی برای میو آزاردهنده بود. هایم او آید. در ساخته کردمکه میو از من خوشش نمی در ابتدا احساس می ای به نامید دیده بودکه هیچ عالقه گرایی» می های ضعیفی از آنچه «شرق رگه نوشتم بسیار سختگرفت یکوارتت زهیکه داشتم می آن نداشت. او درباره و خواستار تغییراتی در تِم اصلی موومان اول بودکه من در برابر آن مقاومت کردم. موومان دوم و سوم را تأیید کرد، اما موومان چهارم قطعا مورد پسند یا چندصدایی است (به این 3 رسید زیادی کنتراپونتال او نبود و به نظرش می زمان طور هم ی زیادی به تنیده معنی که خطوط موسیقایی پیچیده و درهم وجود دارند، که ممکن است موسیقی را متراکم، پیچیده یا شاید سنگین ی نهایی کند). در نهایت، برای جلب رضایت او تغییرات زیادی دادم. پروژه بود برای هفت ساز سولو، یک 4 لیسانس یک سنفونیاکنسرتانت من برای فوق ی ی سوپرانو و ارکستر زهیکه قبل از گرفتن تأیید نهایی با میو درباره خواننده نوشتن این قطعه مشکالت زیادی داشتم. من یک تنظیم دوپیانویی از این اثر 1. Ezra Sims 2. Serialism 3. Contrapuntal 4. Sinfonia Concertante
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2