گذشته‌ی حاضر

234 ی حاضر ‌ گذشته گرانه داشته باشم. یک ‌ وگوهای مهیج وگاهی هم روشن ‌ آمد که با او گفت ‌ می ی استراوینسکی با هم بحثکردیم. من همیشه خالقیت و دقت این ‌ بار درباره ی او را ‌ کردم. هریس هم آثار سمفونیک اولیه ‌ ساز روس را تحسین می ‌ آهنگ ویژه ‌ ی نئوکالسیک استراوینسکی و به ‌ بسیار قبول داشت؛ با این حال، او دوره های اصیل و ‌ های متأخرش بر روی سبک سریالیسم را، که فاقد ایده ‌ تالش دانست. او شوئنبرگ و پیروانش را ‌ ارزش می ‌ کرد، کم ‌ مبتکرانه توصیفشان می خوبی نوشته ‌ عقیده داشتکه به 1 ی موسیقی هیندمیت ‌ قبول نداشت و درباره وطنانش، ‌ دیگر، برخی از هم ‌ شده، اما عاری از لطافت و روح است. از طرف کرد و ‌ را تحسین می 4 و دیوید دایموند 3 ، ساموئل باربر 2 ویژه آرون کوپلند ‌ به ارزش زیادی برایشان قائل بود. ی موسیقی یو.سی.اِل.اِی ‌ به عضویت در دانشکده ۱۹۶۴ وقتی در سال منصوب شدم، من و هریس همکار شدیم و دیگر با او کالسی نداشتم، اما ای در ساحل ‌ زدم. او برای مدتی در خانه ‌ اش سر می ‌ هرازچندگاهی به خانه کرد و از زندگی در کنار صدای امواج اقیانوس آرام و ‌ زندگی می 5 مالیبو گفت: ‌ برد و می ‌ درخشش پرتوهای نور غروب خورشید بر روی آب لذت می «من باید در کنار یک چیز طبیعی و بکر زندگی کنم.» ی من، بسیار نادر است که فرصت و امتیاز ‌ ویژه با پیشینه ‌ برای کسی، به هایی که ‌ سازان مهمی را داشته باشد. من از آموزه ‌ خواندن با چنین آهنگ ‌ درس حال ‌ ام یاد گرفتم بسیار بهره بردم و درعین ‌ سازی ‌ های آهنگ ‌ ی معلم ‌ از همه های کامال متفاوتی ‌ ها و گرایش ‌ سازانی با سبک ‌ ها آهنگ ‌ دانستم که این ‌ می ام، ‌ هستند. با وجود این، من سرشت و تمایالت طبیعی خودم را داشته ی هنرمندان خالق باید داشته باشند. در نهایت، من سبک ‌ طورکه همه ‌ همان 1. Paul Hindemith 2. Aaron Copland 3. Samuel Barber 4. David Diamond 5. Malibu

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2