گذشته‌ی حاضر

248 ی حاضر ‌ گذشته ی ‌ طرف کند. دلیل سوم که باید با مالحظه ‌ طرف و آن ‌ میز بنشیند و کاغذ این گیر ‌ شد، زیراگوشه ‌ دادم این بودکه او رئیس خوبی نمی ‌ زیاد برایش توضیح می ناچار سبب تفرقه ‌ آمد. حضور او به ‌ راحتی با بقیهکنار نمی ‌ و خودرأی بود و به شد، و این به خیر و صالح دپارتمانی نبودکه از قبل ‌ نظر زیادی می ‌ و اختالف گرایی شده بود. ‌ گرفتار چندپارگی و جناح کردن ‌ های طوالنی با جولین نتوانست او را متقاعد کند که از مطرح ‌ بحث حال، من هم متقاعد نشدمکه به او رأی بدهم. ‌ نظر کند و درعین ‌ نامش صرف نفره او نظر موافق شش نفر را جلب کرد و نامزد ‌ در پایان، از هیئتی نوزده دیگریکه او هم از گروه اکثریت بود، سیزده رأیکسبکرد و انتخاب شد. مان شد، ‌ با کمال تأسف و ناراحتی، این مسئله باعث ایجاد شکاف در رابطه اما خوشبختانه در عرض چند سال کامال ترمیم شد. تا چند سال بعد از آن، دلیل عدم حمایتم از تمایل او برای انتخاب ‌ خوری او را به ‌ توانستم دل ‌ می عنوان رئیس دپارتمان درککنم، اما در نهایت به این باور رسیدمکه این ایده ‌ به (در 1 آلما ماتِر ۱۹۶۴ ــ به معنی واقعیکلمه ــ احمقانه بود. یک سال بعد در انگلیسی این واژه به هر نهاد آموزشی، معموال کالج یا دانشگاه،کهکسی در آن شود) خودم، دانشگاه ‌ التحصیل شده استگفته می ‌ تحصیلکرده و از آن فارغ وقت برای تدریس تئوری و ‌ اِی، به من پیشنهاد داد تا سِمتی تمام .‌ اِل .‌ یو.سی سازی در آنجا داشته باشم، که با خوشحالی پذیرفتم. پیوند دوستی ‌ آهنگ ای قوی بود که در عرض چند سال پس از اینکه ‌ اندازه ‌ بین جولین و من به بیچ را ترک کردم، دوباره با هم ارتباط برقرار کردیم و هرازچندگاهی ‌ النگ ی ‌ که در مرخصی دوره ۱۹۷۸ و ۱۹۷۷ های ‌ دیدیم. در سال ‌ همدیگر را می سازی ‌ بردم و مشغول آهنگ ‌ ام از دانشگاه تهران به سر می ‌ فرصت مطالعاتی بیچ اجاره کرده بودم و بخش ‌ تعدادی کار سفارشی بودم، آپارتمانی در النگ مان ‌ کردم. تا امروز دوستی ‌ فراغتم را در کنار او سپری می ‌ زیادی از اوقات کنیم و هر زمانکه ‌ کرات با هم تلفنی صحبت می ‌ همچنان نزدیک است و به 1. Alma Mater

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2