286 ی حاضر گذشته رو هستمکه در طولی نکشید که متوجه شدم با نوازندگان بسیار خوبی روبه اند، اما لزوما دانش نظری، علمی و تاریخی از موسیقی ایرانی کارشان مجرب ندارند. به عبارت دیگر، تخصصشان بیشتر در موسیقی فولکلور (محلی) خوبی ی اجرا را به ها نحوه ی فرهنگ بود و مانند نوازندگان فولکلور در همه ها موسیقی و دانستند، اما لزوما قادر به توضیح مسائل تئوریک نبودند. آن می رپرتوار آن را ازطریق فرایندی شنیداری آموخته بودند،که فقط شامل یادگیری ها ای که آن ی نواختن موسیقی مطابق با دستورات معلم بود. موسیقی نحوه ای کمابیش ثابت داشت که در معرض تغییر مداوم در آموخته بودند هسته پایان از این البداهه بود. در واقع، ازطریق تکرارهای بداهه و بی اجراهای فی کردند و هم محتوای ها هم بر تکنیک ساز تسلط پیدا می هسته اصلی، آن گرفتند. رپرتوار کالسیک را یاد می های جدید آشنا دان که همچنان با موسیقی پس از چند ماه، درحالی های فنی خودداری کنم و صرفا به شدم، تصمیم گرفتم از پرسیدن سؤال می و آنچه شان زمینه ی پیش خواهند درباره طورکه خودشان می ها اجازه دهم آن آن که در موسیقی به آن عالقه دارند یا ندارند صحبتکنند. من بیش از هرچیز مند شدم و، در نهایت، وقتی ها عالقه هایی از اجرای آن آوری نمونه به جمع وتحلیلی تطبیقی بر روی این اجراها انجام دادم و به آمریکا بازگشتم، تجزیه گیری ی اصولی که ممکن است بر این موسیقی حاکم باشد به نتیجه درباره رسیدم. ی این موسیقی، های منتشرشده درباره وجویم برای یافتنکتاب در جست های بسیار کمی پیدا کردم که اهمیت خاصی داشته باشد. بیشتر کتاب وسطا در چند کتابخانه و در جاهایی ی قرون های علمی مربوط به دوره رساله های شانزدهم ی بریتانیا بودند و در بین قرن مانند قاهره، استانبول یاکتابخانه ی این موسیقی،که بااصالت و بااهمیت باشد، ای درباره و بیستم هیچ رساله که در دسترس بود محدود به منتشرشده نوشته نشده بود. بیشتر مطالب تازه شد که به دستم رسید. همچنین یک ماهنامه به های وزیری و خالقی می کتاب
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2