302 ی حاضر گذشته پرده) بزرگ نیست. این پرده نیز بسیار ناپایدار است. ونیم ی یک فاصله ی پایه شناختن این پنج فاصله رسمیت به اعتقاد من، الزم نیست از به ی ها فراتر برویم. همه ثباتی و تغییرپذیری نسبی آن و اساسی و پذیرش بی شک هایی که از واقعیت یک عمل موسیقایی نشئت گرفته باشند، بی نظریه طور ی نخست باید همان پذیر باشند. موسیقی در وهله توانند مقبول و توجیه می پردازی نیز الزم است شود در نظر گرفته شود و هرگونه نظریه که اجرا می همین قاعده را دنبال کند و نه برعکس. هیچ قانونی وجود ندارد که ایجاب رفته، منظم و ازنظر ریاضی کامل باشد. کند یک اجرای موسیقی باید شسته وجه هیچ موسیقی ایرانی فواصل دقیق و تغییرناپذیر ندارد و این موضوع به وسخت های آرمانی و سفت کند. نیازی به تحمیل نظام مرتبه نمی آن را کم ی هاییکه با شواهد موجود، امکان اجرای آن وجود ندارد. درباره نیست؛ نظام ها با دقت وسطایی، که در آن فواصل و گام های پژوهشگران قرون نظریه طور که قبال نیز گفته شد، ما هیچ راهی برای اند، همان زیادی توصیف شده های اجرای واقعی موسیقی ی شیوه ها به پشتوانه دانستن این نداریم که آیا آن طور نبوده است. اند یا خیر. به اعتقاد من، به احتمال زیاد این در آن زمان بوده های موسیقی موجود هایی ارائه داد که شیوه اگر در عصر خودمان بشود نظریه ی گذشته را نادرست معرفی کند، شاید بتوان گفت که دانشمندان فرهیخته های مشخص و از لحاظ علمی دقیقی را بیان کرده بودند که ــ در نیز نظریه بهترین حالت ــ بازنمایی ایدئالی از موسیقی اجراشده از سوی نوازندگان آن دوره بوده است. دلیل داشتن فواصل منظم و دقیق و ای نباید فقط به هیچ موسیقی ساختارهای گام موجه و مورد احترام باشد، یا به این دالیل محبوب شود. واقعیتکه موسیقی ایرانی فواصل ناپایداری دارد و به نظام منظمی پایبند این کند و نیازی به آن نوع دقت خاصی ندارد نیست چیزی از زیبایی آن کم نمی مند غربی که موسیقی هنری غربی از آن برخوردار است. موسیقی هنری نظام
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2