336 ی حاضر گذشته سازی و شعر تفاوت دارد. با سایر هنرهای خالقانه مانند نقاشی، مجسمه های مرسوم و مشترک سروکار دارند، اما موسیقی ندارد. این هنرها با تجربه طور نیست. اند، اما موسیقی این ها بیشتر حاکی از مسائل ملموس و واقعی آن طور نیست. ها داشتن پاسخی جمعی است، اما موسیقی این هدف آن شده در صد سال گذشته با هدف اصلی های ساخته بسیاری از موسیقی ها اهداف قابل تحسینی است، به اند. این جالب یا متفاوت بودن خلق شده ی آن نیز زیبا باشد. اینکه بگوییم زیبایی فقط در چشمان شرطی که نتیجه کردن است. خالی خصوص، گوش ــ بهانه و شانه بیننده است ــ دراین تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، معلوم است که درک زیبایی می سازانی که آثارشان را نظر وجود دارد. آهنگ اما بازهم چیزی به نام اتفاق ها با عنوان هنرمندانی خالق و بزرگ یاد کنیم و تاریخ نیز از آن تحسین می شود. اند که بر اساس توافق گسترده زیبا تلقی می ای نوشته کند، موسیقی می های موسیقی هشتصد سال گذشته همچنان حدوحصر قطعه ی بی گنجینه رسند. اند است، زیرا برطبق توافق جمعی زیبا به نظر می محبوب و ارزنده های دیگری مانند نوآوری ساختاری، غنای ها البته ممکن است ویژگی آن ی بافت هارمونیک، سازهای متنوع و... هم داشته باشند، اما در نهایت همه ها ازنظر شوند تا اثری زیبا بسازند. شنونده با شنیدن آن ها با هم ترکیب می این شود. تر از همه ــ در یادش ماندگار می شود و ــ مهم عاطفی متأثر می تواند ی موسیقایی و دوام آن به تأثیر احساسی که می محاسن یک قطعه ی موسیقی کالسیک غربی، این به بهترین بگذارد بستگی دارد. در زمینه یادماندنی، ساختار ریتمیک قابل وجه ازطریق محتوای ملودیک منسجم و به تشخیص و غنای هارمونیک حاصل شده است. قبول دارمکه موسیقی محلی یا فولکلور، چه در جهان غرب و چه در جاهای دیگر، عمدتا مونوفونیک های هارمونیک ساختاریافته صدایی) است و، بنابراین، فاقد ویژگی (تک اند. اما بحث های آفریقایی نیز کامال ریتمیک است. البته برخی از موسیقی در اینجا مربوط به موسیقی هنری غربی استکه در آن هر سه عنصر ترکیب
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2