338 ی حاضر گذشته ای سازد، به هیچ وسیله است، زیرا فراتر از فردی که آن موسیقی را می ی خود گفتار بنیادی است. بنابراین، اندازه برای تولید صدا نیاز ندارد و به غیرمنطقی نیست اگر نتیجه بگیریمکه یک ملودی «تنظیمی است از صداها یا ندیده و انسانی خوانده تواند توسط صدای معمولی، آموزش هاییکه می آهنگ شود». انگارانه است وکامال منطقی به نظر ازحد ساده استدالل فوق مسلما بیش های آن تکیهکند. ترین پایه رسد که بگوییم تعریف ملودی نباید بر ابتدایی می تر شده است و توان گفت که ساخت موسیقی تکامل یافته است، پیچیده می ندیده خوانده شود. هایی نیازی نداردکه با صداهای آموزش به اجرای ملودی توانم این تعریف را بپذیرم، اما همچنان بر این باورم که من تا حدودی می ها که در اثر های ملودیک یا دارای موتیف (ترتیبی از نت موسیقی باید ایده شوند) داشته باشد، که اگر قابل خواندن نباشد، حداقل موسیقایی تکرار می ی او بنشیند و یادماندنی باشد و بر شنونده تأثیر بگذارد و بتواند در حافظه به باقی بماند. ممکن است این استدالل بیان شودکه ملودی با این تعریف برای موسیقی ضروری نیست. در واقع، حداقل از اواسط قرن بیستم، این رایج شد که ترنکردن شده» است. (برای پیچیده گفته شود موسیقی صرفا «صدایی تنظیم ، یا موسیقی «شانسی» 1 های دیگری مانند موسیقی تصادفی این مسئله،گزاره ها هرگونه تالشی برای تنظیم قابل قبول گذارم، که در آن جانکیج راکنار می ای را،که موسیقی های حرفه دان ها ممکن است موسیقی نیست.) این استدالل رسد که عموم کنند، راضی کند، اما به نظر نمی سازند و اجرا می آوانگارد می ترها بتوانند از داشتن ای مردم عاشق موسیقی با آن موافق باشند. البته اگر حرفه تأیید امثال خودشان خوشحال باشند و عموم مردم را رها کنند، اشکالی کردن آیند؟ مردم عاشق موسیقی بهگوش ی اینکار برمی ندارد. اما آیا از عهده 1. aleatory music
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2