39 ای متالطم های نوجوانی در زمانه سال های خارجی و اقتصاد و حقوق ــ تدریس ی زبان عالوه آن فقط دروس ادبی ــ به وپرورش، جای وزارت آموزش شد. نام این دبیرستان «دارایی» بود که به می توانستند التحصیالن این دانشکده می کرد. فارغ وزارت دارایی آن را اداره می های علوم انسانی، ادبیات، حقوق یا اقتصاد در دانشگاه برای پذیرش در رشته التحصیالن عنوان فارغ توانستند به ها همچنین می تهران به رقابت بپردازند. آن دبیرستان دارایی برایکار در وزارت دارایی درخواست بدهند. خوشبختانه در شهریور توانستم در دو درسی که مردود شده بودم، قبول شوم. پس از آن، در دبیرستان دارایی نیز پذیرفته شدم. آن زمان تحولی ی دارایی از برخی جهات عمیق درون من رخ داد. از همان ابتدا در مدرسه رنگ شد. هرچند در ام کم آموزی نمونه شدم و سرکشی دوران نوجوانی دانش قدری مراقب رفتارم آموزان نمونه نبودم، اما به های باال در بین دانش کسب نمره دانستند می زاده هایم مرا شخصی محترم یا نجیب کالسی بودم که بیشتر هم ام، دوستان که باید با احترام با او رفتار شود. به روال دوران تحصیل قبلی ها نزدیک شدم بسیار وفادار زیادی نداشتم، اما همان تعداد کمی که با آن و همراه بودند. مدیر مدرسه، آقای وثیقی، هم بسیار به من عالقه داشت و ای بودکه در وزارت دارایی کرد. او معلم نبود؛ مرد فرهیخته ای می توجه ویژه التحصیلی و مهاجرت به آمریکا، ای درخشان داشت. حتی بعد از فارغ سابقه با او در تماس بودم. ایکه در دبیرستان دارایی بودم دوران خوشی ساله ی سه درمجموع، دوره شود. در پایان این سه سال، از دبیرستان با مدرک ام محسوب می جوانی زمان، یادگیری موسیقی را با دروس ویولن التحصیل شدم. هم دیپلم فارغ تباری که در فرانسه بود، ایرانی ارمنی 1 آغاز کردم. معلمم واهه جینگوزیان دست بود. او همچنین تئوری تحصیل کرده بود و در نواختن ویولن چیره قیافه بود و داد. واهه جوانی بسیار خوش موسیقی و سلفژ به من درس می کرد. او بلندقد و الغر بود و موهای اش را سپری می ی سوم زندگی اواخر دهه 1. Vahe Djingheuzian
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2