گذشته‌ی حاضر

45 ای متالطم ‌ های نوجوانی در زمانه ‌ سال مان پیاده ‌ مان بسیار نزدیک بود و از آنجا تا خانه ‌ شهر بود که به خانه ‌ ایران کشید. اما دبیرستانی که سه سال آخر تحصیلم ‌ فقط هفت دقیقه طول می را در آن گذراندم، دبیرستان دارایی، نسبتا دورتر بود و حدود بیست دقیقه ها، چه دبستان ‌ ی مدرسه ‌ روی داشت. در دوران بعد از رضاشاه، همه ‌ پیاده آباد) ‌ ی ما (در خیابان شاه ‌ جنسیتی شدند. نزدیک خانه ‌ و چه دبیرستان، تک دبیرستانی دخترانه قرار داشت. با شروع سال تحصیلی در تاریخ اول مهر رفتم، از کنار دخترانی ‌ ی دارایی می ‌ سمت مدرسه ‌ ، هر روز صبحکه به ۱۳۲۳ طرف ‌ هایی دو یا سه نفره، به ‌ شدم که در جهت مخالف من، در گروه ‌ رد می رفتند. ‌ دخت می ‌ دبیرستان شاه ی عاشقانه بین ‌ در ایران دوران جوانی من هرگونه تماس، دوستی یا رابطه دختر و پسر بسیار دشوار بود. این امکان بودکهکسی در بین اقوام و دوستانش داشتن با ‌ وسال خودش را مالقات کند، اما هرگونه ارتباط ‌ سن ‌ دخترانی هم اشتباه ــ هوس یا ‌ ها بسیار سخت بود. احساسات عاشقانه عمدتا ــ و به ‌ غریبه ی من چنین ‌ شد و فاقد هرگونه نزدیکی و صمیمیت بود. درباره ‌ فانتزی تلقی می های معصومیت بودند. عشق ‌ ترین شکل ‌ ترین و رؤیایی ‌ احساساتی از ناب انگیز ‌ برای من احساسی ناب و زالل و دور از مادیات بود. این پنداشت خاطره اش تجلی ‌ ی یکی از آن دختران در راه مدرسه ‌ و معصومانه، با دیدن هرروزه رفت و ‌ پیدا کرد. او همیشه همراه یک یا دو نفر از دوستانش به مدرسه می کرد. ‌ های او را حمل می ‌ پوستی هم بودکهکتاب ‌ دنبالش خدمتکار سیاه ‌ به پوست» نیاز به توضیح دارد، زیرا مشخص نیست ‌ «خدمتکار سیاه ای از تاریخ ایران مرسوم بوده است. با این حال،گمان ‌ داری در چه دوره ‌ برده طور که ‌ های بسیار قدیم وجود داشته، همان ‌ داری از زمان ‌ کنم شکلی از برده ‌ می ها رایج بوده است. حتی بعد از فتوحات اسالمی ‌ ی امپراتوری ‌ تقریبا در همه داری در میان اعراب و حتی در زمان حضرت ‌ نیز این رویه ادامه داشت. برده محمد و پس از آن نیز وجود داشته است. با وجود این، هیچ مدرکی مبنی بر فروشی در ایران ــ حداقل در دو قرنگذشته ــ وجود ندارد. با ‌ وجود بازار برده

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2