گذشته‌ی حاضر

51 ای متالطم ‌ های نوجوانی در زمانه ‌ سال رسید ‌ ی موسیقی که برای او ساخته بودم. بسیار خشنود به نظر می ‌ یک قطعه شان در تجریش، که قرار بود تا چند روز دیگر برای تابستان به ‌ و آدرس خانه آنجا بروند را به من داد. حاال که بیش از شش دهه گذشته است، به خاطرم چیزهای دیگری حرف زدیم، اما بیش از ده تا پانزده ‌ نمانده که درمورد چه دقیقه آنجا نماندم. با اشک در چشمانم دستش را بوسیدم، خداحافظیکردم و رفتم. زندگی 2 واقع در یوتا 1 در طول تابستان همان سال، زمانی که در لوگان ی ویولنی که برای گیتی ساخته بودم را به آدرسی که داده بود ‌ کردم، قطعه ‌ می ی موسیقی ‌ نویسی یک قطعه ‌ ای نبود؛ فقط نت ‌ فرستادم. بسته شامل هیچ نامه 3 ی موسیقی به نام «عشق» ‌ توانستم تصورکنمکه دریافت یک قطعه ‌ بود. نمی توانست برای او داشته باشد. خب، البته برای کسی که نت ‌ چه معنایی می توانسته داشته باشد! ‌ دانست چه معنایی می ‌ موسیقی نمی دیگر هرگز خبری از او نشنیدم. 1. Logan 2. Utah 3. Amore

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2