58 ی حاضر گذشته خریدم. در را از آنجا می فوتوپلیی ی من، قرار داشت و من مجله مورد عالقه همانکیوسک،که صاحبش با من دوست هم شده بود، قبل از رفتن به یکی گذاشتم تا از سینماهای نزدیک، ویولنم را بعد از کالس موسیقی آنجا می ام بعدا در راه برگشت به خانه، آن را بردارم. حتی قبل از رسیدن به خانه مجله زدن کردم تا لذت درازکشیدن و وِلوشدن در اتاق خودم را با ورق را باز نمی ی های دوره از موعد از بین نبرم. در بین درس معمولی و سرسری پیش توانستند که بین زبان فرانسوی و انگلیسی یکی را آموزان می دبیرستان، دانش انتخابکنند. انتخاب من زبان فرانسوی بود و این واقعیتکه من تقریبا سواد های کوتاه، بردن از مجله نبود و مطلب انگلیسی نداشتم، مانعی برای لذت ها و موارد مشابه، را ی داستان فیلم ها و خالصه های زیر عکس مثل نوشته توانستم آنچه را ای بود که معموال می خواندم. عالقه و اشتیاقم به اندازه می خوانم تا حدی درک کنم. می های هالیوودی بر روی یک نوجوان ایرانی، در درککامل تأثیریکه فیلم توانست داشته باشد، اصال ساده نیست. آمریکا حدود هفتاد سال قبل، می کدام ای دیگر بود. هیچ سوی دنیا نبود، بلکهگویا در سیاره فقطکشوری در آن کرد که شد دید آشنا نبود. فرقی نمی ی سینما می از تصاویریکه بر روی پرده فیلم وسترن باشد یا موزیکال یا درام جنایی، حماسی-تاریخی یا کمدی، شناختیم، طورکلی با زندگی، به آن شکلی که ما می هرکدام از این ژانرها به متفاوت بود. در آن روزها باکشورهای اروپای غربیکمی آشنا بودیم و دیدن ندرت کسی از ایران به افرادی که به اروپا سفر کرده بودند آسان بود. اما به ها، کرد. آمریکا متفاوت بود و هنوز هم هست. ساختمان آمریکا سفر می ای پوشیدن مردم، شادی، رهایی و آزادی ها، طرز رفتار و لباس ها، خانه خیابان که نشانی از سبک زندگی است، همه منحصر به سبک زندگی آمریکایی است. دیدم هایی که من می این تصویر از سبک زندگی آمریکایی همیشه در فیلم پایانی از شگفتی بود. ی بی شد و به نظرم سرچشمه منعکس می های اول بعد سالی ادامه داشت. در سال عشق من به سینما تا بزرگ
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2