78 ی حاضر گذشته ای است، مناظر سرسبز و صدای جریان آب معنای که عمدتا خشک و صخره کوه کند؛ که همانا نماد زندگی، امید و رهایی است. رشته دیگری پیدا می که به آن نزدیک رسد، اما زمانی البرز از دور سخت، بایر و ترسناک به نظر می هایی پیدا شوید و ــ حتی بهتر از آن ــ وقتی در کوه هستید، همیشه چین می هایی از آب سرد دهند که در آن چشمه هایی را شکل می کنید که دره می دهند کنند و نهرهایی را تشکیل می ها عبور می وجود دارد که از میان صخره های وحشی، که در کنارشان فضای سبز و خرمی وجود دارد؛ فضاییکهگل ها را شاید نتوان از دور مشاهده کرد، اند. این ها در آن فراوان درختان و بوته اند. این کننده اما از نزدیک جاهایی امن و کوچک برای این زیبایی مسحور اند، زیرا بخش ناپذیری لذت طرز وصف های سبز و خرم و آب جاری به تکه وضوح با خشکی اطرافشان در تضادند و نوعی از زیبایی را به نمایش به شود. سبز یافت نمی گذارند که در کشورهای همیشه می از سَربند، با حدود یک ساعت صعود از کنار رودخانه، به روستای رسید. در روزهای متری می ۲۰۰۰ قلعه» در ارتفاع حدود کوهستانی «پَس ای ساده و چوپانی بودکه ساکنان آن روستاییان کودکی من، این منطقه جامعه های خاص خودشان بومی بودند که مانند دیگر مردم روستایی ایران با لهجه کردند. مردم شهر در آنجا ملکی نداشتند و مثل کوهنوردها در صحبت می قلعه، صعود در امتداد رودخانه حتی کردند. باالتر از پَس وآمد می آنجا رفت شد. برای کوهنوردی قاطع و مصمم، برانگیزتر هم می تر و چالش پرشیب روی دیگر نیاز قلعه بودکه به حداقل دو ساعت پیاده مقصد بعدی آبشار پَس فقط کردیم، زیرا صعود نه قلعه عبور می ندرت از پَس ها به داشت. ما بچه کشید تا بتوانیم دوباره به خانه بر هم بود و خیلی طول می دشوار بلکه زمان ی قبلی از تر شدیم، با اجازه برگردیم. با این حال، وقتی من و منوچهر بزرگ روی کنیم. مادر و پدرمان، چند باری توانستیم تا خود آبشار پیاده رسد، از ذوب گذرد و در نهایت به دربند می ای که از دره می رودخانه رود گیرد و هرچه جلوتر می ها تشکیل شده و از باالیکوه سرچشمه می برف
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2