9 طرح یک دغدغهی فم ینیستی : با دولت همکار ی کنیم یا نه؟ ملی باشد (مثلاً وقتی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت یا آن را تحریم می کنیم). ولی دولت فقط دربرگیرنده ی نهادهایی مثل نهاد ریاست جمهوری، مجلس، وزارتخانه ها و... نیست؛ د ولت دربرگیرنده ی مجموعه ای از اشخاص و نهادهایی است که در زندگی روزمره با آنها مواجه می شویم. به اصطلاح مردم شناسان، این «دولت روزمره» ( Everyday State ) به تاروپود حیات روزمره ی ما بافته شده است. )۱( آیا قطع همکاری با مأمور برق و نگهبان پارک و مددکار بهزیستی و شرکت اتوبوس رانی و شهرداری و مدیر مدرسه ممکن یا لازم است؟ چرا؟ و چگونه؟ مجموعه مقالات پیش رو مشخص می کند که پاسخ به این چرایی و چگونگی، همیشه یکسان نیست. (قطع) ارتباط با دولت (چه در سطح ملی و چه در سطح روزمره) تبعاتی دارد که متأثر از عوامل گوناگونی است که باید در جای خود بررسی شود. پس پرسش اصلی کماکان پابرجاست: در دولت باشیم و از درون برای تغییر تلاش کنیم؟ با دولت همکاری کنیم؟ یا عطای دولت را به لقایش ببخشیم و از آن فاصله بگیریم و در خارج از فضاه ای دولتی برای تقویت جامعه ی مدنی و گروه های مستقل زنان تلاش کنیم؟ یکی از بهترین پاسخ ها را شیرین رای می دهد که نوشته اش در این مجموعه نیز گنجانده شده است: او تأکید می کند که بسیاری از زنان، به خصوص در جهان سوم، این ام کان را ندارند که بین این دو گزینه یکی را انتخاب کنند؛ هزینه ی تقابل با دولت در بعضی کشورها بسیار بالاست (نمونه اش در ایران که فعالیت برای حقوق زنان در بسیاری موارد مصداق فعالیت علیه نظام تلقی می شود و به دستگیری فعالان حقوق زنان می انجامد). رای می گوید که برای بسیاری از زنان، همکاری یا تقابل با دولت نیست که مسئله است؛ همکاری و تقابل توأمان با دولت است که مسئله است. او با برجسته کردن تجربه ی زنان در جهان سوم چنین بحث می کند که دولت و
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2