فمینیسم و دولت

117 خرده مقاومت های روزمره: قدرت هم ین کارهای معمولی با وجود سرکوب مداوم حکومت اسلامی و فشاری که به واسطه ی جنگ مضاعف می شد، زنان ایرانی از تلاش برای برابری و رسیدن به زندگی بهتر کوتاه نیامدند. طی سال های انقلاب و تنها ظرف بیست سال نرخ باسوادی زنان از حدود ۳۷ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۷۴ درصد، یعنی دو برابر، در سال ۱۳۷۵ رسید. در سال ۱۳۷۶ شمار زنانی که به دانشگاه وارد می شدند، از شمار مردان بیشتر شد و همین امر مقامات جمهوری اسلامی را ترساند. انقلاب موجب افت شدید اشتغال زن ان شده بود. با وجود این، زنان شهری توانستند نرخ اشتغال خود را از ۸/۸ درصد در ابتدای انقلاب به ۳/۱۱ درصد تا سال ۱۳۷۴ برسانند. در میانه ی دههی ۱۳۷۰ نیمی از مشاغل دولتی و حدود ۴۰ درصد مشاغل آموزشی را زنان می گرداندند. زنان متخصص نیز رفته رفته سر برمی آوردند، چ نان که در نمایشگاه کتاب ناشران زن در سال ۴۶ ،۱۳۷۶ ناشر با ۷ هزار عنوان کتاب که پدیدآورنده شان زنان بودند، شرکت کردند. به تدریج ساعات حضور اجتماعی زنان نیز قدری افزایش یافت و زنان، به رغم همه ی محدودیت ها، می کوشیدند به فعالیت بپردازند. بااین حال، در تمام این سال ها کمیته ها، بسیج محلات، گشت ثارالله، گشت امربه معروف، گشت ارشاد، اداره ی اماکن و انواع واقسام نهادهای رسمی و غیررسمی به اِعمال قهرآمیز مقررات سرکوبگرانه ی حجاب اجباری و به اصطلاح خودشان «مبارزه با بدحجابی» می پرداختند. با وضع مجازات ده روز تا دو ماه حبس برای بیرون ماندن چند تار مو از روسری، خیابان ها در طول سالیان سال عرصه ی هجوم به زنان و دستگیری میلیون ها زن به دلیل نقض مقررات حجاب شد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2