فمینیسم و دولت

دانشکده 120 بیات می گوید که مقاومت زنان ایرانی فقط دفاعی پنهان و فردی نبوده است ، بلکه عنصری جمع گرایانه و مترقی هم در خود دارد و آنها در مقام کنشگر توانسته اند در حرکت های جمعی و هرچند بطئی خود، خاک ریزهایی را از نظام پدرسالار در عرصه های عمومی و خانواده و دولت پس بگیرند و به پیش بروند. زنان با حضور در سازمان های مردم نهاد متعدد از ا واخر دهه ی ۱۳۷۰ توانسته اند شبکه های همبستگی و سازمان دهی ایجاد کنند. همچنین فعالان زن با حضور در مجامع مختلف داخلی و خارجی و مذاکره با مقامات دولتی و غیردولتی سعی کرده اند برای تغییر نگرش درباره ی مسائل زنان بکوشند. تأثیرگذاری بر نگرش عمومی جامعه را نیز از طریق شماری از مجلات که زمانی در اختیار داشتند و وب سایت ها پیش بردند. حال مسئله این است که آیا این نوع از فعالیت غیرسازمانی و غیرمنسجم را می توان با عنوان «جنبش نوین اجتماعی» معرفی کرد؟ بیات فکر می کند که این جنبش نوین یا، به عبارت دیگر، ناجنبش، در ایرا ن در جریان است: گرچه با سرکوب و محدودکردن مؤسسات و نهادهای مردمیِ مستقل امکان شکل گیری هویت های جمعی وجود ندارد، به زعم بیات، این هویت ها در تجمیع فعالیت های پراکنده شکل می گیرند؛ مثلاً در مکان های عمومی مانند ایستگاه های اتوبوس، واگن های مترو و... . گرچه شبکه های فعال مجال تشکیل ندارند، به طور ناخودآگاه «شبکه های منفعل» شکل گرفته اند که سهم قابل توجهی در انتقال افکار و اخبار دارند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2