فمینیسم و دولت

دانشکده 124 می رفتند، کارفرمایان اغلب دستمزدی زیرحداقل حقوق به آنها می دادند. پس از استقلال نیز باز این فقر بود که در میان دالیت ها بازتولید شد. متأثر از این شرایط و با الهام از امبدکار، جنبش های دیگری در دهه ی ۱۹۷۰ به راه افتاد: از جمله « پلنگان دالیت »؛ سازمانی که با تبعیض مبارزه می کرد و چشم به جنبش ضدنژادپرستی « پلنگان سیاه » داشت، و نیز «جنبش ادبی دالیت»، متشکل از نویسندگانی که تجربه ی زندگی دالیتی را روایت می کردند. جنبش پلنگان دالیت رادیکال بود؛ می گفت نظام حقوقی موجود تمام آرزوهای دالیت ها را خاکستر کرده است و راهی جز انقلاب برای تغییر اوضاع نمانده است. در همین زمان بود که زنان دالیت هم به بیان تجربیات خود در تمایز با زنان هندو و مردان دالیت پرداختند. از دهه ی ۱۹۸۰ بسیاری از شبکه های زنان دالیت شروع به سازمان دهی مستقل از مردان کردند. در نیمه ی دوم دهه ی ۱۹۸۰ زنان دالیت فعالیت هایشان را در ابعاد ملی هماه نگ کردند و در سال ۱۹۸۷ نخستین «کنگره ی ملی زنان دالیت» را در بنگلور و با حضور دویست فعال زن از جنوب و همچنین شمال هند برگزار کردند. این سرآغاز راهی بود که در سال ۱۹۹۵ به برپایی « فدراسیون ملی زنان دالیت » انجامید. در همین سال در ایالت اوتار پرادشِ هند، مایاواتی ، رهبر حزب باهوجان ساماج («حزب جنبش اکثریت»)، به عنوان نخستین سروزیر انتخاب شد. او نخستین زن دالیتی بود که در ایالتی از هند به مقام سروزیری می رسید. حزب باهوجان ساماج حزبی از طبقات فرودست هند بود که در سال ۱۹۸۴ به رهبری کانشی رام در سال مرگ امبدکار تأسیس شده بود و خود را ملهم از او می دانست. انتخاب مایاواتی که بسیار نمادین بود، زنان دالیت را از نادیدگیِ محضِ دالیت بودن و زن بودنِ توأمان به بالاترین عرصه های حیات سیاسی کشاند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2