فمینیسم و دولت

دانشکده 16 دولت های توسعه گرای جهان سومی چه مجال هایی برای پیشبر د راهبردهای ممکن برای زنان فراهم می کند؟ اکثر این دولت ها خود را عامل تحول اجتماعی و اقتصادی می بینند، و درعین حال از توانایی کافی برای اجرای سیاست هایشان بی بهره اند. دولت های جهان سوم چون معمولاً ضعف زیرساختی دارند ، اجرای سیاست هایشان به روابط و تعامل نخ بگان قدرت با جامعه ی مدنی منوط می شود. وقتی این سیاست ها مورد قبول گروه های ذی نفع نباشند و استبدادی باشد، اجرای آن ها هم مستلزم تعامل متکی به اِعمال زور می شود. در چنین شرایطی مقامات قضائی و اداریِ «خوب» می توانند تا حدودی وضع زندگی مردم را بهتر کنند، اما حضور چنین کسانی با ساختار حکومتی که اجرای سیاست هایش مستلزم استبدادورزیدن است مغایرت دارد. دیگر ویژگیِ این دولت ها فساد است. زنان در دولت های فاسدی که عواملش برای انجام کارها رشوه می ستانند یا باج می گیرند به طرق متفاوتی نسبت به مردان تحت تأثیر قرار می گ یرند. کارمند یا صاحب منصبی که باید راضی به راه انداختن کارشان شود ممکن است سوای تقاضاهای مالی از آن ها مطالبات جنسی داشته باشد. افزون بر این، فساد چیزی است که عملکرد دولت ها را مختل می کند، بنابراین زنانی که می خواهند مطالبات فمینیستی خود را دنبال کنند در دولت های فاسد جهان سومی با مانع فساد که انجام هر کاری را ناممکن می کند روبه رو هستند. درنتیجه، کار در درون دولت ها برای برآوردن این خواسته ها همواره ممکن نیست. به این ترتیب، لازم است که اعتراض را جایگزین طرح مطالبه کنند و حمایت را از خارج راهروهای قدرت بسی ج کنند. در این مقطع، عوامل مهم در مبارزه ی سیاسی عبارت اند از قدرت بسیج کنندگی مخالفان و قدرت دولت. در هنگام مقابله، دولت می کوشد از

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2