35 استحاله ی فمینیسم دولتی در بازار فمینیستها به بازار م یروند؟ اگر فمینیسم دولتی نوعی ائتلاف م یان فمینیستها و نهادها ی دولتی سیاست گذار در امور زنان بود، از د ید کانتولا و اسکوا یرز فمینیسم بازاری هم ائتلاف مشابه ی است میان فمینیستها و دولتی که دیگر تنها ن یست و شریکان بخشخصوص یاش را دارد و خودش هم در منطق بازار ادغام ش ده است. از ا ین دید، «فمینیسم بازار ی صرفاً زیر مجموعه ی فمینیسم دولتی نیست، بلکه واکنشی به آن است.» جنبش زنان در اکثر کشورها از بدو پ یدایش، بر استقلال خود پا ی فش رده است اما هز ینههای این استقلال بس یار بالا بوده؛ در اکثر کشورها هم ین هزینهها باعث استقبال از فم ینیسم دولتی شده؛ فمینیسم دولتی نیز به نوبهی خود، از طریق درهمتنیدگی با تحولات نئول یبرال دولت، به فمینیسم بازاری انجام یده است. فم ینیسم بازار ی میخواهد با تکیه بر مواز ین بازار ی رایج و غالب، تحقق برابری جنسیتی را دنبال کند. به اینترتیب، پدی دآمدن فمینیسم بازار ی تا حد زیادی از رو ی ناچاری بوده است و نه انتخاب؛ و هم با ید ظرفیتها و دستاوردها یش را لحاظ کر د و هم نقص ها و مخاطراتش را. تحمیل منطق نئول یبرال به دولت، در کشورها ی مختلف نمود بارز ی برای نهادها ی زنان داشته است: مثلاً در استرال یا که از مراکز اصل ی نظریهپرداز ی فمینیسم دولتی به شمار میرود، از سال ۲۰۰۰ به بعد و درنت یجهی اِعمال مع یار نئولیبرالی «کوچک کردن دولت» دست کم هشت نهاد دو لتی مربوط به سیاست گذاری زنان منحل شده اند. نهادها یی که توانسته اند به نوعی خود را در بخش های دیگر دولتی احیا کنند، به ناگزیر معیارهای هزینه و فایدهای را که نقداً صحبتش شد، پذ یرفتهاند . نکته ی قابل توجه ا ین است که حلقه های دست راستی مردان، در س یاست گذاریهای منتهی به انحلال ا ین نهادها نقش
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2