فمینیسم و دولت

41 جودوی فم ینیستی با دولت پدرسالار شوند، به طیف متنوعی از لیبرال تا سوسیالیست تعلق داشتند و از پایگاه های طبقاتی متنوعی هم می آمدند. وضع فمینیست های مخالف با رفتن به دولت نیز تا حدی شبیه همین بود. اینکه شمار قابل توجهی از فمینیست های استرالیایی کار با دولت را انتخاب کردند یا مجاز دانستند، باعث شد که فمینیست های غربی دیگر، حتی کلیت فمینیسم استرالیایی را هدف این طعن قرار دهند و بگویند که آنها می خواهند از طریق نظام پدرسالار به اهداف خود دست پیدا کنند. آیزنشتاین با این تعبیر موافق نیست و می گوید که فرایند تصمیم گیری برای واردشدن به دولت پیچیده تر از آنی بوده است که چنین تعابیری بتواند توضیح درستی برایش باشد. آیزنشتاین می گوید ب سیاری از زنانی که وارد دستگاه دولتی شده بودند، عقاید رادیکال و انقلابی داشتند و با ورود به دولت هم، نه عقایدشان را کنار گذاشتند و نه نسبت به نتایج کاری که می کردند توهمی داشتند، بلکه در آن زمان به مفیدبودن نتایجی که می توانستند از حضور در دولت بگیرند چشم د اشتند. البته برخی هم بودند که با عقاید رادیکال به دولت پیوستند و انتظار داشتند در کوتاه مدت نتایج بزرگی بگیرند که مأیوس شدند. برخی فموکرات ها حکایت می کنند که کار با دستگاه اداری برای آنها که از دل جنبش زنان آمده بودند، دشواری های خاصی داشت. جنبش زنان به ایشان آموخته بود که «همه چیز دنیا غلط است و ما باید کلش را عوض کنیم» اما وقتی تصمیم گرفتند به دستگاه اداری بپیوندند، آن طور که می گویند: واقعاً به طور کامل برایمان واضح شد که نمی شود به جلسه رفت و گفت "خوب، ما می خواهیم جهان را تغییر دهیم..." لازم بود چند مسئله ی قابل حل پیش چشم داشته باشیم.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2